تکه ای آفتاب ! - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تکه ای آفتاب !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 با سلام

عزیزانی که پست قبلی ( نماز ما ، نماز بعضی‌ها ) را نخوانده اند ؛ خوب است

اول آن را بخوانند بعد این غزل را

 

 

یکی سئوال نکرده جواب داد به من 

نوید شبهه غزلهای ناب داد به من

مرا اسیر به دام سیاهی شب دید

ز مهر تکه‌ای از آفتاب داد به من

شبیه جاده بی انتهای خشک نبود

که آب خواستم امّا سراب داد به من

مرا سوار خودم کرد و از نیام کشید

دوباره دور سر خویش تاب داد به من

اگر چه رود ، ولی غرق تشنگی بودم

نگاه خود را برداشت آب داد به من

مرا گرفت سحر عاشقانه در آغوش

شبی که شاهد چشمش شراب داد به من !!

چه مردن خوبی بود بین پنبه و تیغ

به لطف خود حقّ انتخاب داد به من !!

فدای ساقی کوثر که جام لبریزی

ز عشق سوزان بوتراب داد به من

 




تاریخ : چهارشنبه 91/12/16 | 4:14 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی