غزل فراق یار - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزل فراق یار

 

به نام خدا

این غزل قدیمی است . سال 77 نوشته شده ، شما بگویی به عشق مولی امام عصر ( عج الله تعالی فرجه )

 

 فراق یار

سر آن ندارم امشب که بگیرم از تو حالی

بگذار غرق نور تو نباشد این حوالی !

دل عاشقم همان به که ز دوریت بسوزد

که تو نازنین مبادا که ز دیدنم بنالی

غم دام و دانه دیگر به دلم نمانده امّا

چه توان نمود با بی کسی و شکسته بالی !

شده‌ام چو اشک ، آبی که نشسته ام در اتش

نه تحمّل فراقی نه تصوّر وصالی !

شده ذوب در هوای تو چو ذره‌ای وجودم

چه کنم اگر خودم را نزنم به بی‌خیالی !

انَا سائرٌ الی قربک یا قریبُ منّی

بکَ حاجتی ، سوا حبّک یا خلیلُ ما  لی (1)

پس از آن شبی که دادم به رضایتت رضایت

غم دوری از تو یک لحظه دهد اگر مجالی!

پ . ن

1- معنی بیت :  من در حال حرکت به سود قرب و نزدیکی تو هستم ای کسی که به من نزدیکی . به تو نیاز دارم ، بجز محبت تو ای دوست چه چیزی دارم ؟!

 




تاریخ : جمعه 92/6/22 | 6:40 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی