دو تصویر از عاشورا در دیوان حافظ - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دو تصویر از عاشورا در دیوان حافظ

بسم رب الحسین

ثبت نام عتبات - کربلا- ستاد بازسازی عتبات عالیات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دو تصویر از عاشورا در غزل حافظ

تصویر اول :

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

 پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست (1)

 

معنی بیت : با سر و وضعی اینچنین ( داشت می‌آمد )  : با زلف پریشان ، عرق کرده ، لبخند زنان و سرخوش و پیراهن چاک زده و سرود خوان و جام می در دست .

این بیت با توجه به کلمات « زلف آشفته » ، « خوی (عرق ) کرده » ( « خی » خوانده می شود ) ، « مست » ، « پیرهن » و « غزل خوان » می‎تواند تصویر لحظات آخر امام حسین ( علیه السلام ) را تداعی کند . « زلف آشفته » می‌تواند کنایه از سر و وضع ظاهری امام حسین ( علیه السلام ) ( که با رضایت و تسلیم همراه بود ) باشد که در اثر جنگیدن و برداشتن زخمهای متعدد وخستگی و تشنگی و ... اینگونه شده بود ؛ « خوی » که به معنای « عرق » است ، این فراز از زیارت ناحیة مقدسه که : « قَدْ رَشَحَ لِلْموتِ جَبینُکَ » ( یعنی : عرق مرگ بر پیشانی مبارکت نشست) را به خاطر می‎آورد ؛ « خندان لب و مست » هم می‏تواند بیانگرِ غرق در نشاطِ عشق بودن امام حسین ( علیه السلام ) باشد (2) « پیرهن چاک » انسان را به یاد لحظه‌ای می‎اندازد که امام حسین ( علیه السلام ) برای رفتن به میدان نبرد ، از حضرت زینب (سلام الله علیها) پیراهن کهنه‌ای را طلب نمود و با شمشیر آن را چاک چاک فرمود و زیر لباسهای خویش پوشید ؛ تا اگر دشمنان خواستند بعد از شهادت ، لباسهای ایشان را به یغما ببرند ، لااقل به این پیراهن مندرس کاری نداشته باشند و بدن امام عریان نماند ( که البته از این پیراهن نیز نگذشتند ! ) (3) ؛ و اگر به راز و نیاز عاشقانة امام حسین ( علیه السلام ) با خدا در هنگام رفتن به سوی شهادت ( و لحظات شهادت ) توجه کنیم معنای « غزل خوان » و « صراحی در دست » بهتر معلوم می‌شود . (4)  

تصویر دوم

در نعل سمند او شکل مه نو پیدا     وز قد بلند او بالای صنوبر پست (5)

معنی بیت : براسبی زیبا و چابک سوار بود و قد و قامت بلند و زیبایش همة بینندگان را انگشت به دهن کرده بود .

این بیت می‌تواند یادآور شکل و شمایل زیبای حضرت عباس ( علیه السلام ) باشد که از شدت زیبایی به قمر بنی هاشم معروف بود . در قبیلة بنی هاشم همه زیبا بودند ، حضرت عباس چقدر زیبا بود که به ماه بنی هاشم ملقب شده بود . حافظ در بسیاری از ابیاتش از قد و بالا سخن به میان آورده که با خواندن بسیاری از آنها ، انسان به یاد این برادر دلاور امام حسین (علیه السلام ) و صحنه‌هایی که او آفریده است می‌افتد ؛ به بعضی از این ابیات نظری می‌اندازیم :

دل صنوبریم مثل بید لرزان است       ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست (6)

می‌شکفتم ز طرب زانکه چو گل بر لب جوی        بر سرم سایة آن سرو سهی بالا بود (7)

شیوة ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح      چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش (8)

ز دست کوته خود زیر بارم       که از بالا بلندان شرمسارم (9)

خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات      کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم (10)

ز شوق نرگس مست بلند بالایی      چو لاله با  قدح افتاده بر لب جویم (11)

پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ       چون به هر حال برازندة ناز آمده‌ای (12)

به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید       که می‌رویم به داغ بلند بالایی (13)

عجیبی نیست که امام حسین ( علیه السلام ) بر نعش برادر فرمود : الآن پشتم شکست و چاره‌ام تمام شد (14)

پانوشتها

 

 

 1- غزل 26 ، بیت اول

2- لب در این بیت آدم را به یاد لب عطشان امام حسین می‌اندازد و اینکه با تمام تشنگی ، امام از اینهمه سختی لب به شکایت نگشود و همه چیز را در راه خدا تحمل کرد . حافظ در جای دیگر می‏فرماید :

 از تاب آتش می ، برگرد عارضش خوی       چون قطره های شبنم بر برگ گل چکیده » ( غزل 425 ، بیت 2 )

3- طاهر دزفولی ، محمد ـ سوگنامة کربلا ( ترجمه لهوف سید ابن طاووس ) ، انتشارات مؤمنین ، چاپ دوم ، 1379 ، صفحة 211

4- زیارت ناحیة مقدسه ، انتشارات مسجد جمکران ، چاپ سیزدهم ، تابستان 83 ، صفحة53

5- غزل 27 بیت 2

6- غزل 61 بیت 5 ( این بیت می‌تواند از زبان نازدانه‌های امام حسین ( علیه السلام ) باشد زمانیکه عموی دلاورشان برای آوردن آب به سوی فرات رهسپار شد )

7- غزل 203 ، بیت 7 ( ا ین بیت می‌تواند از زبان امام حسین ( علیه السلام ) باشد بعد از شهادت حضرت عباس ( علیه السلام ) ؛ با توجه به اینکه حضرت عباس ( علیه السلام ) علمدار سپاه امام حسین ( علیه السلام ) بود )

8 غزل 287 ، بیت 3

9- غزل 323 ، بیت اول ( این بیت می‌توان زبان حال حضرت عباس ( علیه السلام )  باشد زمانیکه دست نازنینش قطع گردید و دستش از آوردن آب به خیمه‌ها کوتاه شد . )

10- غزل 336 ، بیت 5 ( این بیت می‌تواند زبان حال امام حسین ( علیه السلام ) بر سر پیکر به خون آغشتة برادر رشیدش حضرت ابا الفضل العباس ( علیه السلام ) باشد ) بیت آخر این غزل نیز جای تأمل دارد :

روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده       تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

11 غزل 379 ، بیت 8 ( در این بیت « لاله » نماد شهید است و « جوی » می‌تواند یاد آور « علقمه » یعنی رودی که حضرت عباس ( علیه السلام )  در کنار آن به شهادت رسید ، باشد )

12- غزل 422 ، بیت 3

13- غزل 491 ، بیت 5 ( این بیت می‌تواند از زبان سوگواران عزای امام حسین ( علیه السلام ) و یاران باوفای ایشان مخصوصاً حضرت عباس ( علیه السلام )   باشد )

14- کلمات دیگری در این غزل ( غزل 27 ـ که بیت مورد بحث یعنی « در نعل سمند او شکل مه نو پیدا ... » از این غزل است ) هستند که افسوس از شهادت این دلاور را می‎نمایانند ؛ مثلاً :

« شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست       افغان ز نظر بازان برخاست چو او بنشست »




تاریخ : یکشنبه 92/8/19 | 11:3 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی