فروردین 92 - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهی نامه حقیر

بسم الله الرحمن الرّحیم

با سلام به همه

این هم « الهی نامه » مختصری از این حقیر با پانوشتهایش :


الهی ! گفتم آنچه نباید و دیدم آنچه نشاید ؛ کنون جز تو در به رویم که گشاید که ستّار العیوبی.(1)


الهی ! تلاش جوینده‌ی لطفت به بار نشیند و پوینده‌ی طریق هدایتت جز خیر نبیند و عشق تو هر که را برگزیند طوبی له و حسنُ مآب.(2)


الهی ! خود توبه از گناهم ده و در شب فراق خود شمع اشک و سوز آهم ده و در مجلس بندگان خاصت راهم ده که : بِیَدِکَ الْخیر.(3)


الهی ! تو به مهربانی متّصف (4) و قافله‌ی امید بر درت متوقّف و یأس از سطوت (5) جمالت خائف (6) ؛ تو آنی و من اینم ! خود دانی !


الهی ! آب ، رو در مهر تو شوید و باد « لا اله الّا هو » (7) گوید ؛ آتش از عشق تو سوزان است و خاک ، مقیم کوی معرفتت شبان و روزان (8) که : این بنده را نسوزان .


الهی ! باد خزان وزان است و این غنچه لرزان و انگشت نگرانی گزان؛ که مبادا خواب زمستانیِ غفلت ، او را برُباید و قبل از اینکه بهار بیاید چشم بگشاید و خود را در آتش خشمت گرفتار بیند .


خوشا حال آن بنده‌ات که گوید : در میان این مردگان متحرک ، که از جام غفلت می‌نوشند یک یک ؛ (9) الهی ! وَلَهی بِذِکرِک.(10)


الهی ! کرمی در خود تنید پروانه شد ؛ مشام جان بوی تو را گرفت جانانه شد ، هرکس به عشق تو رسید دیوانه شد ؛ اسئلُک حبّک.(11)

الهی ! نخواسته می‌دهی و برداده منت نمی‌نهی و از توبه خواهان زود راضی می‌شوی؛ اسئلُکَ رضاک (12)

الهی ! اگر ببُرند بند از بندم ، به جز تو دل نبندم ، تو آنچنانی که می پسندم ، مرا چنان کن که می‌پسندی. (13)

 

پا نوشت‌ها :

1- یعنی : « ای پوشاننده‌ی عیبها » ـ از صفات خدا . نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از دعای ابو حمزه ثمالی ، صفحه 381

2- یعنی : « خوشا به حال او و جایگاه نیکوی او . برگرفته شده از آیة 29 سوره رعد : « انّ الذین ءامنوا و عمُلوا الصّالحات طوبی لهم و حسن مآب » یعنی : قطعاً کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خوشا به حالشان؛ آنان جایگاه نیکویی دارند . این عبارت در زیارت امیر المؤمنین (علیه السلام ) نیز آمده است البته به صورت خطاب به آن حضرت: « السلام علیک یا من له طوبی و حسنُ مآب » . نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از زیارت امیر المؤمنین در روز میلاد آن حضرت ، صفحه 744

3- یعنی : تمام خوبیها به دست توست . بر گرفته شده از آیة 26 سورة آل عمران « ... و تعزّ مَن تشاء وَ تُذلُ مَن تشاء بیدکَ الخیر » یعنی : هر که را بخواهی عزیز می‌کنی و هرکه را بخواهی ذلیل می‌کنی ؛ تمام خوبیها به دست توست .

4- وصف شده

5- قهر و غلبه ، وقار ، ابهت . ( حسن عمید ، فرهنگ عمید  انتشارات امیر کبیر ، 1360 )

6- ترسان

7- یعنی : « خدایی جز او نیست » . برگرفته شده از آیه 163 سوره بقره : « و الهکم الهٌ واحدٌ لا اله الّا هو الرّحمن الرّحیم » یعنی : و خدایتان خدای یگانه است که خدایی جز او نیست که بخشنده مهربان است .

8- شبها و روزها ، دائم

9- یک یک ( یعنی یکی یکی ) هم می‌تواند به کسانی که از خدا غافلند برگردد که معنای این جمله خواهد شد : « که یکی یکی از جام غفلت از تو را می‌نوشند ـ از تو غافل می‌شوند ـ » و هم می‌تواند به جام برگردد که در این صورت معنای جمله می‌شود : « که از جام غفلت از تو یکی یکی می‌نوشند ـ پشت سر هم و به ترتیب ـ

10- یعنی : « خدای من ! مشتاق یاد تو هستم » بر گرفته شده از فرازی از زیارت شعبانیه : « اِلهى‌ وَاَ لْهِمْنى‏ وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلى‏ذِکْرِکَ » یعنی : « در دلم انداز شیدایى و شیفتگى ذکر خود را پیاپى » . نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از زیارت شعبانیه ، صفحه 326

11- یعنی : برگرفته شده از فرازی از مناجات محبّین امام سجاد (علیه السلام) : « اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنى‏ اِلى‏ قُرْبِکَ » یعنی : « از تو دوستى خودت را می‌خواهم و دوستى کسی که تو را دوست دارد و دوستىِ هر عملى که مرا به قرب تو برساند را » نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از مناجات خمس عشر (مناجات محبّین امام سجاد (علیه السلام) )، صفحه260

12- یعنی : « ( خدایا ) از تو رضایتت را می‌خواهم . برگرفته شده از زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) : « اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدَّارَ الْاخِرَ‌ة » یعنی : « خدایا و رضایتت را می‌خواهم و خانه آخرت ( بهشت ) را » نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) ، صفحه 1098

13- این فراز بر گرفته شده از مناجات امیر المؤمنین (علیه السلام) است : « اِلهى‏ کَفى‏ بى‏ عِزّاً اَنْ اَکُونَ لَکَ‏عَبْداً، وَکَفى‏ بى‏ فَخْراً اَنْ تَکُونَ لى‏ رَبّاً، اَنْتَ کَما اُحِبُّ فَاجْعَلْنى‏ کَما تُحِبُّ » یعنی : « خدایا این عزت مرا بس که بنده تو باشم و این افتخار برایم بس که تو پروردگار من هستى ؛ تو آن چنانى که من می‌خواهم مرا آنچنان کن که خود می‌خواهى »

 




تاریخ : جمعه 92/1/23 | 3:58 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

خلاص !!

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با سلام

 

http://s3.picofile.com/file/7722091933/siVJ4Y_480.jpg

اگر از گسی سئوال کنند که ( مثلاً ) فلان چیز خوب است یا بد است ؟ همینکه او بگوید ( مثلاً که ) بد است کافی نیست ؛ باید نگاه کرد آیا آن را ترک کرده یا نه ؛ اگر ترک کرده و انجام نمی‌دهد ، پس آن را بد می داند . وگرنه جوابش را نباید باور کرد . ( چون انسان معقول نرمال حقیقتاً از آنچه بد می‌داند روگردان است )

یا اگر مثلاً بگوید کاری خوب است بعد از او تقاضا شود ( و مقدمات کار هم فراهم باشد ) و او آن را انجام ندهد باز باید گفت آن کار را خوب نمی‌داند ( و صرف اینکه زباناً گفته خوب است نشان دهنده خوب دانستن آن کار نیست )

یک مثال : دو قاشق سم را در لیوان آبی حل می کنیم و از شخصی می ÷رسیم خوردن محتویات این لیوان کار خوبی است یا نیست . طرف اگر آن را نخورد مشخص می شود آن را حقیقتاً بد می داند .

از شخصی سئوال می کنی سیگار کشیدن خوب است یا بد است ( به گفته او کاری نداریم ! ) اگر عملاً آن را نکشید آن را بد می داند و گرنه فلسفه بافتن و در باره مضرّات سیگار چند فصل صحبت کردن نشانه بد دانستن سیگار کشیدن نیست !

حالا یک سئوال :

آیا « چشم چرانی » خوب است یا بد است ؟!

طبق توضیحات بالا اگر کسی این عمل را انجام می دهد آن را « بد » نمی داند ! وگرنه دروغ می‌گوید که آن را بد می داند .

حالا رسیدیم به بحث اصلی :

چرا « چشم چرانی » بد است :

1- اگر بد نیست شما دوست دارید رفیق ( کسی که می‌آید خانه‌تان و نان و نمکتان را می‌خورد ) چشم چران باشد ؟ ( همسر یا شوهر چشم چران چه ؟! ) ...

پس « چشم چرانی » بد است ! ( به قول معروف : چشمتان در خانه رفیقتان باید درویش باشد )

2- چشم چرانی ابتدا و مقدمه‌ی گناهان دیگری ، متلک گویی ، لمس حرام ، استمناء و ... ( و گناهان دیگر که نمی خواهم بیان کنم ) است

3- یکی از مهمترین داشته های انسان « آبرو»‌ ی اوست چشم چرانی با نتایجی که دارد برای انسان آبرویی نمی‌گذارد .

4- جزای دنیایی و قیامتی این گناه ، بسیار عظیم است .

5- باعث تشویق دیگران به گناه ( تظاهر به بدحجابی ) می‌شود .

6- قوای فکری و روحی و روانی انسان چشم چران تحلیل می‌رود .

7- اعتیاد آور است و معتاد به چشم چرانی در زندگی خصوصی خود ناموفق است و باید بدحجابی همسر خودش را تحمل کند .

حالا شما بگویید با اینهمه مضرّات ، نباید برای اولین و آخرین بار به این دعوت شیطان با قاطعیّت « نه » گفت و ... خلاص !

اللّهمّ صلّ علی محمدٍ و آلِ محمدِ وعجّل فرجهم 

 




تاریخ : پنج شنبه 92/1/22 | 3:16 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

مراتب نفس

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام

در حدیثی نورانی خوانده‌ایم که : « من عرف نفسه فقد عرف ربّه »

بر همین مبنا کلام زیر را که برداشت این حقیر از « نفس » است تقدیم می‌گردد :

فرض کنید ترازویی دارید که در یک کفه‌ی آن یک وزنه‌ی ( مثلاً ) نیم کیلویی است ؛ یک سئوال ساده : در کفه دیگر چه وزنه ای بگذاریم که این کفه را بالا ببرد ؟!

چواب این سئوال معلوم است ؛ وزنه‌ای سنگین تر ( حتی یک گرم )  

چرا این سئوال ساده را مطرح کردم ؟!

رابطه شما با « نفستان » ... یا واضحتر بگویم رابطه خود حقیقی‌تان با نفس امّاره‌تان رابطه‌ای لطیف است که فهم اینکه  این « دو چیز » دو چیز هستند ؛ برای بسیاری از افراد مشکل است .

تا حالا شده از دست خودتان عصبانی شوید ؟!

مگر شما چند نفرید که یکی از دست آن دیگری عصبانی شود ؟!

دستکشی را فرض کنید که دستی را پوشانده ( از این دستکشهایی که جرّاحان می‌پوشند ) اینها دو تا هستند امّا چنان در هم تنیده‌اند که خودشان خودشان را یکی می‌دانند !

گاهی هنگام عصبانیّت کارهایی می کنید و حرفهایی می‌زنید که خودتان از آن حرفها خوشتان نمی‌آید ؛ حتّی در حال گفتنش هم خودتان به خودتان می‌گویید : « این چیزها چیست که داری می گویی » ! امّا می‌بینید که ( عجیب است ! ) حرفتان را ادامه می‌دهید و ...

« آن » که به شما امر و نهی می‌کند و گاهی از دستش ذلّه می‌شوید و گاهی با آنکه مؤمن هستید و نمی‌خواهید فلان گناه و ( مثلاً فلان نگاه ) را بکنید و یا ... امّا از دستتان در می‌رود ؛ ( و انجامش می‌دهید )  همان « نفس » امّاره است !

انسانهایی که مؤمن هستند ، « نفس اماره » در وجود شان ضعیفتر از « خود حقیقی‌شان » است ، بیشتر مواقع نفس حقیقیِ ناطقه‌ی شان جواب نفس اماره را می دهد و او را سر جایش می‌نشاند ؛ امّا گاهی اوقات که گناهانی ( که به چشم نمی‌آیند و هنگام انجامشان غفلت داریم ) می‌کنیم ، به زور و قدرت نفس اماره اضافه می‌شود و کفه‌ی او سنگینتر می‌کند و می‌شود آنچه می‌شود !!

این است که با آنکه به خودمان قول داده بودیم فلان کار را دیگر نخواهیم کرد امّا ... می‌کنم !

راه حل : باید همیشه و در همه حال متوجه « گناه نکردن » باشیم و با چشم باز به رفت و آمد و کوچک و بزرگ شدن نفس اماره دقت کنیم و علاج واقعه قبل از وقوع نمایی .

در بیت نفسمان خوب بنگریم و تلاش کنیم که « من حقیقی » مان زمام امورمان را به دست بگیرد .

بحث بسیار وسیع و گسترده است و با نوشتن نمی‌توان آن را بیان کرد . ای کاش جایی بود و این چند کلمه را برایتان ( شفاهاً ) توضیح می دادم و مثالهای دیگری می‌زدم که موضوع روشن شود .

گاهی نفس اماره چنان در انسان قوی می‌شود ( یعنی خود انسان او را قوی می‌کند ) که من حقیقی او مضمحل شده و بیت نفسش را دو دستی تقدیم او می کند . صاحب چنین نفسی ، « نفس اماره » را « حقیقت خود » می‌بیند و کشور روانش را تقدیم او می نماید و اینجاست که سربازان حق در وجود او عقب نشینی می کنند و گاهی برای همیشه وجودش را پلیدی فرا می گیرد و ... انتهای این راه ، خلود در نار است

به تصویر زیر نگاه کنید :

http://s1.picofile.com/file/7720582361/2.bmp

بالا سمت راست نمودار نفس انسان کامل است که در او از نفس اماره چیزی نمانده است ( به فرموده پیامبر صلّی الله علیه و آله شیطانش به دست مبارکش ایمان آورده ! )

تصویر بالا سمت چپ نفس غیر معصوم ( مومنان ) است البته مراتب عدیده است )

تصویر پائین سمت راست نفس کفّار محض است

و تصویر پائین سمت چپ انسانهای مسلمان است که زیاد گناه می کنند . ( با مراتب عدیده )

( نستجیرُ بالله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا )

 

 




تاریخ : چهارشنبه 92/1/21 | 11:30 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

سئوال باران !

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با سلام

چند سئوال ( با جواب از قرآن )

http://s1.picofile.com/file/7719785692/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86.jpg

« امنیت » خوب است یا نا امنی ؟!

حتماً می گویید : « خوب ! مشخص است ؛ امنیت »

حالا بگویید : کدامیک به امنیت نزدیک‌تر است « حجاب » یا « بی‌حجابی » ؟!

... فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون‏ ( سوره انعام آیه 86 )

سئوال بعدی :

کدامیک فرمانبرداری از خداوند است « حجاب » یا « بی‌حجابی » ؟!

: ... وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ

وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ( سوره حجرات آیه 14 )

سئوال بعدی :

کدامیک ، کج شدن از صراط مستقیم انسانیت است ؟« حجاب » یا « بی‌حجابی » ؟!

وَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ

الشَّهَواتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً ( سوره نساء آیه 27 )

سئوال بعدی :

کدامیک نزد خدا شأن و منزلت دارند ؟ « باحجاب » یا « بی‌حجاب »  ؟!

أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا ( سوره مریم آیه 73 )

سئوال بعدی :

کدامیک گمراهی است ؟ « حجاب » یا « بی‌حجابی » ؟!

( چون هر دو گروه نمی‌تونند هدایت یافته باشند )

( کسی که از هوای نفسش پیروی می‌کند یا ... )

 مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِین‏ ( سوره قصص آیه 50 )

سئوال آخر :

کدام راه صحیح است : رابطه با دوست پسر ( و برعکس ! ) یا « پاکدامنی »

ولامُتّخِذاتُ اخدان ... ( دختران رفیق غیر همجنس نگیرند ) ( سوره نساء آیه 25 )

ولامُتّخِذی اخدان ... ( پسران رفیق غیر همجنس نگیرند ) ( سوره مائده آیه 5 )

با توجه به آیه‌هایی که آوردم ، جوابها مشخص است !

هرکس جوابی غیر از آنچه مد نظر ماست دارد به او می‌گویم :

تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ( سوره بقره آیه 111 )

( این تنها آرزوی آنان است ـ که حرفشان صحیح باشد ـ بگو برهان و دلیلتان را بیاورید اگر راست می‌گویید .

کسی که منطقی است از این سئوال باران ! جان سالم بدر می‌برد ! و به قول امام صادق ( علیه السلام ) انتهای کار عاقل ، بهشت است ان شاء الله .

یاحق




تاریخ : چهارشنبه 92/1/21 | 12:30 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

سخنی با مولی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با سلام

این غزل قسمتی از « مثنوی غزل » این حقیر به نام    « سخنی با مولی از ورای تاریخ » است

در این روزها و شبهایی که به شهادت مظلومانة بی بی دو عالم حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) نزدیک می‌شویم به یاد غربت مولی امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) این غزل را برایتان زمزمه می کنم :

 

برای عشق و عدالت غریب زیست علی

هنوز مانده بفهمیم اینکه کیست علی !

و ... خویش را چه عجیب است شیعه می‌نامیم

من و شما که نفهمیده‌ایم کیست علی

چنان به لبخندش پشت کرده‌ایم انگار

میان ما بد عهدان غریبه‌ایست علی

کدام چاه در این شهر مرده می‌داند

که چیست معنی یک عمر خون گریست علی

اگرچه نا محرم مانده‌ایم پیش تو

مگویِ راز نگاهت بگو که چیست ، علی!

بیا عدالت و شمشیر خویش را بردار

و بار دیگر در بینمان بایست ، علی !


اللّهمّ صلّ علی محمدٍ و آلِ محمدٍ و عجّل فرجهُم




تاریخ : سه شنبه 92/1/20 | 12:18 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

ایستگاه !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام

« فکر » ( تفکّر ) واقعاً چه چیز خوبی است اصلاً باید گفت : « ایستگاه » ... » ... « ایستگاه تفکر » !

و چه قدر عالی است اگر به سئوال یک نفر جواب منطقی بدهیم . جوابی بدور از عصبانیت ، تعصّب ، حبّ و بغض و ...

سئوال اول : آیا به نظر خانمها « چشم چرانی » آقایان چیز خوبی است ؟

اگر جواب ( خانمی ) مثبت باشد سئوال دوم : آیا هیچ زنی دوست دارد شوهر چشم چران داشته باشد ؟
اگر جواب منفی است ؛ سئوال سوم : آیا نباید کاری کرد که دیگران به این بیماری مبتلا نشوند ؟
به ما چه ربط دارد ؟! ( حرف برخی خانمها ! )
سئوال چهارم : آیا می‌شود یک سینی عسل را بر سر گذاشت و از جنگلی که پر از مگسهای عسل دوست است رد شد و آنگاه به این مگسها ( که با ولع به طرف عسل هجوم می‌آورند ) فرمان بدهیم که به این عسلها نگاه چپ کردید نکردید ؟!

اگر مگسها اعتراض کنند که لااقل عسلها را بپوشان که بویش به مشام ما نرسد ! بگوییم دندتان نرم بروید و فطرتتان را عوض کنید !! ( البته در مثال مناقشه نیست ! )

اگر یک جو تعقّل در ذات کسی باشد حتماً چند ثانیه می‌ایستد و فکر می‌کند ( حالا عمل می‌کند یا نمی‌کند بحث دیگری است که ان شاء الله در پستهای بعدی درباره علل عمل نکردن عالمان به این مسئله حرفهایی خواهم زد )

می‌گویند سکوت پر از ناگفته هاست ؛ من می گویم سکوت پر از « اعتراف » است !

راهکار : از گذاشتن عکسهای ناجور در وبلاگتان بپرهیزید !

یقیناً کسی که در محیط مجازی کارهایی می کند ! در محیط حقیقی هم یا « کارهایی » می کند و یا جرأت انجام آن « کارهایی ! » در او تقویت می‌شود !

سه جای قرآن آمده : وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ‏ ( از جاپاهای شیطان پیروی نکنید ، حقیقتاً او برای شما دشمن آشکاری است ) (1)

اولین گامها برای انسان زیاد مهم به چشم نمی‌آید : «  یک عکس است دیگر ! » ...

آنگاه می‌رود و می‌رود و می‌رود ... یکبار می بیند تا خرخره در هواها و هوسها غرق شده است !

و این آیه : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر ... ( 2 )

پانوشتها :

1-  سوره بقره آیات 168 و 208 و  سوره انعام آیه 142

2-  سوره نور آیه 21





تاریخ : یکشنبه 92/1/18 | 12:35 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

الهی ... رضاک !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با سلام به همه

 

این مطلب را بخوانید و اگر چیزی به نظرتان رسید از هدیه آن به این حقیر دریغ نفرمایید :

چند نکته :

 

نکته اول :

« تدبّر » از باب تفعّل و از ریشه « دُبر » ( یعنی پشت ، عقب ) است . تدبّر یعنی در باره کاری اندیشیدن و عواقب آن را در نظر گرفتن آنگاه انجام دادن آن .

در قرآن ( و حدیث ) به « تدبّر » بسیار سفارش شده

ضرب المثل معروف « چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی » به « تدبّر»  اشاره دارد و اینکه اگر کسی به عواقب کاری دقیقاً توجه کند ( با توجه به اینکه اگر بد بود انجامش نمی‌دهد ) پس پشیمانی هم نخواهد داشت ( که چرا انجام داد و یا نداد ! )

نکته دوم :

ازرسول خدا (صلّی الله علیه و آله ) نقل است که فرمودند : هر کس در کتابی یا نوشته‌ای برمن صلوات بنویسد تا زمانی که نام من در آن کتاب هست پیوسته برای او از درگاه حق طلب آمرزش می کنند .

حالا شما بگویید احتمال دارد اگر کسی در جایی ، مطلبی ، عکسی ، چیزی قرار دهد که راه خدا را سد می کند و دیگران را به گناه وادار می نماید ( تو بگو یک نگاه حرام ) امکان ندارد بر عکس آنچه در باره صلوات آمد برایش اتّفاق بیفتد ، یعنی تا زمانی که آن مطلب و یا عکس آنجا هست برای گذارندة آن لعنت بنویسند ؟!

جمع بندی :

از نکته اول و دوم این نتیجه به دست می‌آید : فکر در عواقب گذاشتن مطالب و عکسهایی که ـ یک طورهایی می‌دانیم ـ خدا راضی نیست ( چون عواقب خوبی برای کسی که آنها را گذاشته نخواهد داشت ) باعث خواهد شد که از ادامه این عمل جلوگیری شده و انسان متفکر و متدبّر با توجه به « الاحتیاطُ طریقُ النّجاه » احتیاط خواهد کرد و آخرتش را به خاطر جلب رضایت چندتا آدم ( تو بگو دنیایی ـ چون انسانهای متدبّر و مومن از این عکسها و ... خوششان نمی‌آید ! ) خراب نخواهد کرد . ( فًتًدبّر )

نکته بعدی :

خدا در آیه 22 سوره سجده می‌فرماید : وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُون ( یعنی : چه کسی ستمکازتر است از آنکه با آیه‌های خدا تذکر داده می‌شود ولی او از قبول آن روی بر می گرداند . ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت ) 

نکته آخر :

کسانی که کاربر مذهبی هستند ...کسانی که می‌توانند عکس خوب بگذارند و نمی‌گذارند ! ... کسانی که یک جورهایی خود را اهل تفکر و تدبّر می‌دانند و ... بیشتر مسئولند

باید همه به همه بگویند !

همه خوبیها و عبادات در مقابل امر به معروف و نهی از منکر مانند آب دهن در مقابل دریاست !

اللهمّ رضاکَ

 

 

 




تاریخ : شنبه 92/1/17 | 7:48 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

بهار نیامده است !

بسم ربّ الانتظار

[تصویر: sss.jpg]

این شبه شعر با همه نواقصش تقدیم به آن غائب از نظر ( عج الله فرجه)

  و « ما » کجای زمین ایستاده ایم !؟

خبرهای داغ سوخته‌ای که به هیچ نمی ارزد ! :

پروانه‌های هرزه ...

شمع‌های معتاد ...

کرمهای شبتاب دزد ...

شب‌بوهای مست ...

اینجا به بچه قاصدکها هیچ وقت بلیط نمی‌رسد

اینجا شهر سگهای زردی است که بندری می‌رقصند

دستمال دخترهای این شهر

زیر درختهای آلبالویی گم شده

که شیرة شان را کشیده اند

و با الکل سفید

به خورد پسرهای هیچ‌کاره می دهند !

جاده‌های خسته

حال بلعیدن رد پاهای یتیم را ندارند .

و این درخت ـ چه بی توقع ـ سایه‌اش را به خاک می‌بخشد !

در این سفر مرموز

رودخانه‌ها عقب عقب می‌روند

و ماهی‌های آزاد

چقدر دلشان برای سرچشمه‌ها تنگ می‌شود

روح مردابها را مگس برداشته

جشن تولد هیچ سالگی قورباغه‌هاست

و زالوهای تماشا

مقابل عکس یک ساق پا

و شاید یک سنجاقک

زانو زده‌اند

و « کرم » واژه جلفی نیست !

هرچند « خودش » خودش را مهمان کرده باشد

از این گوشت خوک به همه می رسد!

این روزها

گورهای دسته جمعی مد شده است

و باستان شناسان

سانتی متر در دست

استخوان لگن می کاوند و ناخن درو می کنند !

این قبر ها

پر است از استخوان و ناخن

و پر است از بوی تعفن

و گاهی وزن ناخنها بیش از وزن استخوانهاست

ناخنهایی که چه بلندند

و صورت روح صاحبانشان را بارها و بارها خراشیده‌اند .

و برایشان هیچ نگذاشته‌اند مگر « ملال » مگر « هیچ »

در جنگلی که شغالهایش بجای زوزه سرفه می‌کنند

و آب رودخانه‌هایش خلاف جهت ماهیهای آزاد می رود هم

اگر درختها تکانی ـ آری تنها تکانی ـ به خود بدهند

بهار خواهد آمد

و آسمان سبز خواهد شد

آنروز سر را بالا می گیری و می‌پرسی

چه شده است ؟

و می شنوی : « هیچ » ... بهار آمده است !

...

و ما کجای زمین ایستاده‌ایم

و ... راستی :

امروز چند شنبه است ؟

هنوز بهار نیامده است !




تاریخ : جمعه 92/1/16 | 7:40 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

وظیفه است !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام

پرسیدم مجردی ؟

گفت : آره !

گفتم : به این سئوالم جواب نده فقط فکر کن ! : این عکسهایی که ( از خانمها ) توی وبلاگت می‌ذاری ... قیافه همسر ایده آلت دوست داری اینطوری باشه ؟! ... یعنی دوست داری همینطوری توی اجتماع ظاهر بشه ؟!

اگه جوابت « آره » باشه ... فکر می‌کنم چندتا نخود کم داشته باشی !! ... یقه باز ( تا کجا ! ) شلوار لی ... ( دیگه توضیح ندم ! ) مگه ازدواج می کنی که دیگران را با آنچه مال توست شریک کنی ؟!

اگه جوابت « منفی » باشه ( که احتمالاً هم همینطوره ! ) پس چرا این عکسها رو می‌ذاری ؟!

دنبال چی می‌گردی ؟!

یکی می گفت : « جوانیم ، باید جوانی کرد ! ... بعداً توبه می کنیم ! »

خنده ام گرفت !

 گفتم حرف تو شبیه حرف کسیه که می‌گفت فعلاً ترسم نمی‌یاد ... ان شاء الله فردا مقداری خواهم ترسید !! ... ( توبه هم مثل ترس یک چیز قلبیه نه زبانی ، چه کسی به تو تضمین داده در آینده به خاطر کارهای گذشته‌ات پشیمان خواهی شد !؟ )

ما توبه رو نفهمیدیم ! توبه یک عمل قلبیه ، تا مقدمات توبه که همان « پشیمانیه » فراهم نشه ، توبه یه چیز خنده داره !

فردی داشت چاله‌ای می‌کند ( خودش هم در داخل چاله بود ، بهش گفتند آقا جان اگر از یک قد بیشتر بکنی اونوقت بیرون آمدن برات سخت می‌شه اون گفت نترس ان شاء الله بیرون خواهم آمد ! گفتند هر لحظه بگذره عمق چاله بیشتر می‌شه و تو هم که هیچ ابزاری با خودت نداری یقین بدان بیرون آمدن سخت‌تر می‌شه ! اون  گفت : جوانیم ! فعلاً می‌کنیم در پیری و یا میانسالی « توبه » می‌کنیم !

برای یکی نظر فرستادم و با صد تا آیه و حدیث و ... گفتم فلان عکس رو از وبلاگت بردار

برام جواب نوشت که « خیلی ممنون از راهنمایی‌تان و ... » کلی تشکر کرد امّا هنوز عکسه رو بر نداشته !

یکی دیگه موضوعش طوری بود که زیاد فرقی با تفاوت نداشت چه عکسی بذاره امّا از اون عکسهای بد بد ! گذاشته بود ... او هم هنوز ( با توجه به منطقی که برایش بکار بدم ) هنوز عکسه رو عوض نکرده !

اوووه ! ... آقا تو هم خیلی گیر دادی به این عکسها !

بله ! وظیفه است . دیگران هم باید بگویند ... اصلاً نهی از منکر یعنی همین ! دیگرانی که ساکتند باید جو.اب بدهند ... قرآن می‌فرماید : « وقفوهم انّهم مسئولون » اینها را نگه دارید باید جواب بدهند !!

چه قدر خوب می‌شود نهضتی به نام « پاک کردن محیط وب از مفاسد » بر پا شود و عده ای دست به دست هم دهند و کاری بکنند ( قبل از اینکه دیر شود ) کلّکم راعٍ و کلُکم مسئولٌ عن رعیته ( هم ما مسئولیم ) دلمان را به چه خوش کرده‌ایم ! ... به چهار تا به به و چه چه و نظر !

ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی

اسباب جمع ، داری و کاری نمی کنی !!

از روحانیت معظم وبلاگ نویس بیش از این انتظار می‌رود .

ایّام فاطمیه است ؛ آستینها را بالا بزنیم برای جلوگیری از بدحجابی در محیط وب کاری بکنیم

و من الله التّفیق و علیه التّکلان




تاریخ : پنج شنبه 92/1/15 | 10:27 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

گناه ... نگاه

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام

دوستان عزیز !

( لطفاً فقط خواننده نباشید ؛ اگر با خواندن این مطلب چیزی به ذهنتان رسید دریغ نکنید ؛ لطفاً )

 

( کسانی که توی وبلاگشون بعضی عکسها و نوشته ها رو می‌ذارن که « شرع » قبول نداره بلندتر بخوانند ! )

معیار گناه از نظر شما چیه ؟!

چند سئوال :

 1- به نظر شما عکسی وجود داره که گذاشتن اون در مقابل دید سایرین « گناه » داشته باشه؟

2- از نظر شما اصلاً چیزی به نام « گناه » داریم ؟!

3- برخی فکر می‌کنند هرچی که اونا ازش خوششون میاد خوبه و امکان نداره « گناه » داشته باشه ؛ نظر شما چیه ؟!

4- کلاً معیار « گناه » چیه ؟

برادر و خواهر عزیز!

گذاشتن عکسی که باعث تهییج جوانان می‌شه ، نوع سخن گفتنی که فتنه به دنبال داره ، طور خاصی راه رفتن ، لباس پوشیدن و ... که عده زیادی ( حالا تو بگو دین دارها ! ) آن را گناه می‌دانند اگر از نظر تو گناه نداره پس ، از دزده ، ایراد نگیر چون اون هم دزدی رو گناه نمیدونه !!

از کم فروش !

از فحّاش !

از دروغ گو !

از ... از ... از ... نباید ایراد گرفت . اونها هم کارشان را توجیه می کنن ( مخصوصاً معتاده ! )

حالا دیدی ! اگه منطقی باشی کار تو هم گناهه !

معیار !

حالا رسیدیم به معیار « گناه »

هر چی که برای ما انسانها ضرر داره ( و تشخیصش هم با کسی است که ما رو ردست کرده ) گناه داره !

بعضی قتل رو گناه می دونن

جنایت و کلاه برداری و ... رو گناه می دونن امّا ترازوی گناه سنجیشون میزون نیست ، وزن گناه رو اونگونه که باید تشخیص نمی دن چون « بی‌حجابی » « چشم چرانی » و امثال آن را گناه نمی دانند !

چون خودشون بدشون نمیاد باید عالم و آدم هم بدشون نیاد !!

حالا توی وب اون چیزی که داره آروم آروم فراگیر می‌شه ( و چه بسا شده باشه ) گذاشتن عکسهایی است که از یه طرف برای پسزها و از طرف دیگر برای دخترها مفسده داره و همة ما هم اونا رو می‌بینیم و عده کمی به گذارندگان تذکر می‌دن !

آقا ! ... خانم !

باور کنین ! ... دست کم نگیرین ! ... اینم گناهه و توی نامة عملمون ثبت می‌شه !

باور نداری ؟ ( چگونه بگویم ، چه استدلالی برایت خرج کنم باور کنی ؟! )

البته ذکر این نکته ضروریه که : بله ! می‌دانم ازدواج برای جوانان بسیار مشکل شده است و بعضی چیزها به آتش درون جوانان باد می زند امّا این دلیل نمی شود به گناه تن در دهند . هرچه دروغ باشد ، سفر قیامت که دروغ نیست . خدا در قرآن قول داده است کسانی که به ازدواج دسترسی ندارند اگر تقوا پیشه کنند و پاکدامن باشند خدا هم با فضلش آنان را غنی خواهد کرد .

اگر با مطالعه این نوشته سئوالی به ذهنتان می رسه بپرسید .

شاید توانستم راهنمایی کنم .




تاریخ : دوشنبه 92/1/12 | 6:4 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی