• وبلاگ : شين مثل شعور
  • يادداشت : منطق ... همين !
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عاشق ولايت 
    سلام دوست دارم تو اين سايت گذاشتم بريد ممنون ميشم
    http://www.rajanews.com/detail.asp?id=156599
    پاسخ

    هوالحق . سلام . رفتم . تشكر
    سلام. ممنون از تذکرتان اما بايد خدمتتان عرض کنم بحث تعصب پيش کشيدن ياد آوري مي کنم جناب حمزه سيدالشهداء(اولين) با تعصب نژادي و قومي اسلام آوردند( مي توانيد در اين باره به احاديث مربوطه مراجعه فرماييد) لذا تعصبي که شما بحث آن را پيش کشيديد براي مشخص شدن ابعاد آن( اعم از عقيدتي، قومي و نژادي، ديني و مذهبي ، ارضي و ميهني و...)نياز به بحثي مبسوط و علمي دارد که اينجا و در اين زمان ذکر آن ملال آور خواهد بود و خارج از حوصله بنده و شما! اما فرمويده ايد منطق، دوست عزيز منطق ما منطق اهل بيت است. گاهي بايد چون حسين بن علي(ع) بود و گاهي چون حسن بن علي(ع) گاهي بايد چون حسين(ع)در درياي خون شنا کرد و جراحت اعداء را به جان خريد تا حق پابرجا بماند گاهي هم چون امام علي(ع) و امام حسن(ع) بايد استخوان در گلو و خار در چشم سکوت کرد. اما اينکه شما همه راهها را به سکوت و انفعال ختم مي کنيد( يا اينکه اين نسخه را براي بنده تجويز مي کنيد) به اين بهانه که طرف مقابل شما عنود و لجوج و متعصب است بايد سيره اهل بيت را ملاک قرار داد. بنده اتفاقا با آن بنده خدا جدال به احسن کردم( هر چند چون خطر حضور اين طيف را به خاطر سکوت و انفعال طيف حزب اللهي در مقابل اين جريان برايم قابل درک و هضم نيست) چنانچه خود آن فرد هم بعد از مدتي در پست بنده اعتراف کردند که حق با بنده بوده و لي متاسفانه با مسدود کردن وبلاگ وي قضيه عکس شد. به نظرم بايد بين غيرت و تعصب ديني( با شعور و معرفت و منطق مقتضي زمان و مکان و مناسب با حال فرد) و غيرت جاهلانه و بي منطق تفاوت قائل شويد. گاهي برخورد ضربتي و وارد کردن شوک به طرف مقابل و ديگراني که در حالت انفعال و سکوت به سر مي برند مفيد واقع مي شود( که شد خوشبختانه و فرد خاطي از اشتباه خود اعلام برائيت کرد آن هم فردي که هيچ احتمال چنين رفتاري را از وي نداشتيم). موفق باشيد.
    سلام. استاد شهيد مطهري : من هرگز از پيدايش افراد شکاک در اجتماع که عليه اسلام سخنراني کنند و مقاله بنويسند، متاثر که نمي شوم هيچ، از يک نظر خوشحال هم مي شوم؛چون مي دانم پيدايش اينها سبب مي شود
    که چهره اسلام واقعي بيشتر آشکار شود.
    وجود افراد شکاک و افرادي که عليه دين سخنراني مي کنند،وقتي خطرناک است که حاميان دين، آن قدر مرده و بي روح باشندکه در مقام جواب برنيايند؛ يعني عکس العملي نشان ندهند.اما اگر همين مقدار حيات و زندگي در ملت اسلام وجود داشته باشد که در مقابل ضربت دشمن، عکس العمل نشان بدهد،مطمئن باشيد که در نهايت امر به نفع اسلام است. همانطوري که در طول سي،چهل سال اخير،«کسروي» پيدا شد،عليه شيعه بخصوص و احياناعليه اسلام چيزها نوشت.توده اي ها آمدندو در مسائل ديگري حرفها زدند و به اساس اسلام اعتراض کردند.افراد ديگر پيدا شدند که به نام حمايت از مليت ايراني،عليه اسلام سخناني گفتند.اينها بدون اينکه خودشان
    بخواهندو قصد داشته باشند،به طور غير مستقيم، آن قدر به اسلام خدمت کردند که خدا مي داند.
    يعني وقتي کسروي آن کتابها را نوشت، تازه دست علماي اسلام رفت روي کاغذ و مسائلي را که
    در طول چند قرن در اثر اينکه اعتراض،تشکيک و ايرادي نشده بود، پرده هايي از ابهام روي
    آنها را گرفته بود و کم کم خرافات و اوهامي هم درباره آنها پيدا شده بود،تشريح کردند.
    يک دين زنده، هرگز از اين حرف ها بيم ندارد.يک دين زنده، آن وقت بيم دارد که ملتش، آن قدر
    مرده باشد که عکس العملي نشان ندهند.
    اساسا ديني که منطقش بر اساس فکر و عقل است، براساس حساب است،براساس فلسفه است و بر
    اساس يک سلسله مصالح است، دراين جهت نگراني ندارد. روي همين حساب، از صدر اسلام
    تا کنون، آن آزادي تفکري که اسلام به مسلمين و به ملل ديگر درباره اسلام داده، هيچ ملت ديگري
    نداده است و اين از افتخارات اسلام است.
    پاسخ

    به نام خدا . سلام . تشكر . نظر استاد كه دستمايه نوشته هاي ماست . در كل نظ من اين است كه گاهي امثال ماها با بد جواب دادن در مقابل نااهلان اَتو دست انان ندهيم به طوري كه بد جواب دادن ما را به حساب دين بنويسند . يا حق