پيام
+
خدا همين!
.
*مادر !
دستهايم را مي بوسيدي بچه كه بودي
الآن من دستهايت را ميبويم
من حواسم سر جايش نيست امّا ...
اين يكي بايد پايت باشد !
مادر به قربان قد و بالايت
امشب ديگر آرام مي خوابم
تو هم آرام بخواب پسر
امّا من چگونه از تو دل بكنم و چگونه بار ديگر تو را به دست خاك بسپارم ؟!
تو را ؟!
اين تكه از دستت و پايت را !!*
.

احمد يوسفي20
93/1/1
*ابرار*
:(
در انتظار آفتاب
:'(
خاطرات قصر فيروزه 1
لا يوم کيومک يا ابا عبدالله...
..: *شيرازي*:..
:'(