پيام
+
هوالشّهيد
نگاهي از نوعي ديگر به * جنگ *
.
*چه فرصت خوبي بود جنگ ، آه ، دريغ
چه كردهايد بغير از درنگ ، آه دريغ !
پر است خواب شما از خيال بالشها
رسيدهايد به بن بست « بي خيالش » ها !
اگرچه بار دگر بال ما به هم خوردهاست
ز جستجوي شما حال ما به هم خوردهاست !!
سپردهايد اگرچه به خاك ماها را
شهيد مرگ ندارد ، چه باك ماها را
بدون ما برگشتيد و آدمك مانديد
يقين نبود مگر ، در حصار شك مانديد ؟
*.

سربازها حمله
92/7/4

« لنگرودي »
هو . هجوم عينك و كاكل مبارك آقايان / تساهل ! ... آي تساهل مبارك آقايان !!
نارنجک
:) منم که اينجام!
« لنگرودي »
به نام خدا . اسم پيامرساني شما ، نه شما !
« لنگرودي »
.
« لنگرودي »
به نام خدا . اين شعر قسمتي از يك غزل مثنوي بلند به نام * شكوه * است كه از زبان استخوانهاي تفحص شده گفته شده . آنهايي كه از عملكرد بازماندگان جنگ كه به چرب و شيرين دنيا چسبيده اند شكايد مي كنند . اگر شد در باره عوض كردن اين مصرع فكر خواهم كرد . تشكر از نظرتان
« لنگرودي »
.