پيام
+
بسم ربّ الحسين
چند بيت پريشان ( چند تصوير از كربلا ) :
عمه مي گفت از شما بابا خجالت ميكشد !
آه باباي غريب از ما خجالت مي كشد
قحطي آب است ؛ سقّا از نگاه كودكان ...
مشك هم از ديدن سقّا خجالت مي كشد
حنجر اين شاپرك از برگ گل نازكتر است
تير از * بوسيدنش * حتّي خجالت مي كشد !
زير سمّ اسبها بر خاك افتاده است ماه !
آفتاب از اين گل زيبا خجالت مي كشد !
* *

رود تنها نيست
92/9/15

*ميثم*
http://yaran14.parsiblog.com/Feeds/8134204/