جمعه - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق آبی آسمانی

بسم ربّ الانتظار

تو ، ای که نیست شبیه تو هیچکس ، برگرد

تو را به عشق که افتاده از نفس ، برگرد

برای آنکه نیایی و شب سحر نشود

خو آگهی که دلیلی نمانده ، پس برگرد !!

نوید وصل تو را داده‌ام به دل باز آ

نگاه سبز تو را کرده ام هوس ! برگرد

در عصر جمعه‌ای دیگر ، هنوز در اندوه ماتم مادرتان نشسته‌ایم آقا .

دعایمان کن ، دعای تو فراتر از عالیست :

عشقِ آبیِ آسمانی

 

گفتن از « عشق » گرچه آسان نیست

ای زبان باز کن نگاه مرا

تا ببینم سپید خواهد کرد

« شوق » لبخند روسیاه مرا

 

من از این راه دور آمده ام

تا شوم آشنای عشق ، همین !

خاک هستم اگرچه ، می‌خواهم

که بیفتم به پای عشق ، همین !!

 

مثل پروانه های سرگردان

بین راه مدینه گم شده‌ام

پی حس نگاه ابری تو

عازم آسمان قم شده‌ام

 

تویی آن یاس سبز پوش سپید

که به سرخی نشسته بال و پرش

کیست غیر از تو آسمان زمین

کیست غیر از تو مادر پدرش

 

گرچه پیش تو ریخته ست دگر

همة آبروی من ، بی بی !

من ز جنس بهار خواهم شد

گر بخندی بروی من ، بی بی !

 

آب شد مظهر عطوفت تو

مادر مهربان آینه‌ها !!

باز با نور باز خواهد شد

گر بخندی ، زبان آینه ها

 

آه این دستهای آلوده

که به سویت دراز گشته تهی

یار غار علی ! خدا نکند

که ببینم که بازگشته تهی !

 

گر چنین خاکیم ببخش مرا

و نگاهم اگر چنین مانده است

چه کنم مدتیست پاهایم

محو تاریکی زمین مانده است

 

دل من وقتی از تو می گویند

به خودش بوی شرم می گیرد

شادم از اینکه با دل سردم

غم عشق تو گرم می گیرد

 

آه « بی بی » اگر اجازه دهی

به تو مادر بگویم از این پس

پیش روی تو سعی خواهم کرد

نرود آبرویم از این پس

 

باز امشب برای پهلویت

غزلی عاشقانه خواهم ساخت

خواهم آمد برای دیدن تو

شعر خود را بهانه خواهم ساخت

 

عشقِ آبیِ آسمانی من

ای نگاهت بهانه اشکم

در رثای تو تا ابد جاریست

نوحة عاشقانه اشکم

 

 




تاریخ : جمعه 91/1/18 | 4:45 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

باران جمعه ‏ها

جمعه‏ها

گاهی باران آنقدر نمی‌بارد که گلها به له له می‌افتند

گاهی آنقدر می‌بارد که سبزه‌ها غرق می‌شوند

بارش باران به نگاه و گناه ما بسته است

گاهی از بردن لفظ « انسان » معذوریم ؛ در مورد کسانی که تمام عمرشان ـ به فرموده امام علی (علیه السلام) ـ بین کاهدان و آبریزگاه (توالت خودمان ! ) صرف می‌شود .

عالم و آدم به تفکر می‌خوانند و بعضی به چهار شاهی لذتشان دلبسته‌اند . خودمانیم خسته نمی شوند ؟! تحمل گنداب نفس برایشان سخت نیست . گاهی گداری یک حمامکی بکنند بدک نیستها !

و جمعه فرصت خوبیست آی آدمها !      برای آنکه دمی سر کنید بی غمها

نگاه خود را از توی زخم بردارید      سپس بگیرید آن را به زیر مرحمها

اگر دلتان شکست ما را هم دعا کنید . یا حق




تاریخ : جمعه 88/10/25 | 7:26 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر


  • paper | سبزک | تبلیغات متنی