بهار چیز کمی نیست ما نمی فهمیم ! - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهار چیز کمی نیست ما نمی فهمیم !

به نام خدا
بهار چیز کمی نیست ما نمی فهمیم

 

گاهی انسانها می شوند چوب خشک ! ... مثل اینکه عروسکی هستند در مقیاسی بزرگتر

مگر می شود انسان به تنفس زمین نگاه کند و با چشم خودش ببیند که چگونه سلولهای مرده گیاهان به جنبش در می آیند و ذهنشان تَرَک می خورد و از خواب مرگ بیدار می شوند و آنوقت پی به زنده کننده‌شان نبرد !!؟

خدا چه زیبا فرموده که : لهم قلوبٌ لایفقهون بها ... (1) برخی قلب دارند ولی قلبی که باید به اندازه کهکشانها باشد به اندازه یک مشت کوچک گوشتی است که فقط یک عمر خون به کالبدشان تلمبه می کند و ... همین !!

اگر در « لهم اعیُنٌ لایبصرون بها » (2) دقیق شویم می خواهد به ما بگوید که :

اولاً دیدن فقط به این دیدن ظاهری نیست

ثانیاً با همین چشم هم اگر بخواهیم می توانیم چیزهایی ببینیم که خیلی ها نمی بینند

اگرچه در هر فصلی برای « دیدن » وسایل زیاد وجود دارد امّا « دیدن » در بهار یه طور دیگری جلوه می کند و گویا خود دیدن هم شکوفه می زند

و « بهار » که اینهمه « دیدن » به ما می دهد و این همه شنیدن، واقعاً چیز کمی نیست

ما هم نباید به آن با چشم بسته نگاه کنیم و به همین سادگی از کنارش عبور کنیم که اگر اینگونه باشیم از حیوان پست تر خواهیم بود که حیوان همین حواس را از قوی‌تر از ما دارد

چشم : چشم عقاب
گوش : گوش خفّاش
شامّه : شامه ی سگ و ...

بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار

خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار (سعدی )

پاورقی :
1و2 : قسمتی از آیه 179 سوره اعراف :
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ179
 

 




تاریخ : پنج شنبه 96/1/3 | 4:18 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی