فاتحه بر استخوانهای شهید - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فاتحه بر استخوانهای شهید

 

بسم ربَ الشهداء و الصَدیقین

عزیز ! چه عطر خوبی داری تو !

چه توفیقی دارم من ، همه بر مزار شهدا فاتحه می‏خوانند من بر خود شهدا !!

راستی ! از خبرهای اینطرف نپرسید که اوضاع خیلی خیط است . شما آرام بخوابید و کارتان نباشد اینجا چه خبر است . خودمان یک کاریش می کنیم !

اما خودمانیم ها ! اصلاً فکرش را می کردید اینهمه جای پا روی خونتان بگذارند ؟!

بقول بعضی‌ها :

به ما شاید اینو می‌گید : شما چقد جان سختین ؛ بی خیالش امَا ؛ شما چقدر خوشبختین

اما چند بیتی جدی جدی برای شما :

هان این منم ! این بازمانده از سفر ، من !

بوی شهیدان باز هم پیچیده در من

آنانکه طفل عشق را از خون گرفتند

واللیل خوانان سبقت از مجنون گرفتند

عند ملیکٍ مقتدر ، یعنی شهیدند

هر آنچه را در عشق می بایست دیدند

آنانکه بچه بیدها را شرزه بادند

در بزم خون مستانه غرق ان یکادند

این تکسواران آبروی ایل هستند

دلداده موج پر جبریل هستند

از دشت خون برگشته اند این نازنینان

مست از شهادت گشته اند این نازنینان

اللهم الرزقنا الشهادة فی سبیلک

 




تاریخ : شنبه 91/1/19 | 7:21 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی