سه اپیزود - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سه اپیزود

به نام خدا

سلام

سه اپیزود انتخاباتی

اپیزود 1

( دوربین از ارتفاع پائین به طرف چهره مرد می‌رود که در بالکن ایستاده و دارد نطق می‌کند ) :

آهای من هم هستم من هم !

به من رأی دهید

من کلاً در خدمتم

جدولهای خیابانتان را حل خواهم کرد !

به هرکدامتان یک تانک خواهم داد

درس ریاضی برای همیشه از کتابهای درسی حذف خواهد شد !

بسیاری از ناظمها به مدت 3 روز در دستشوییهای مدارس زندانی می‌شوند !

رنگ مورد نظر من آبی زعفرانی مشکی است !

من آنم که آنم !

دو دوتا هفتا ! ... دیگه اگه نشد ، شش تا ! ... دیگه خیلی پا پس بکشم 5 تا ! ... اصرار نکنید لطفاً !

بله !؟ ...

زیر میزی چیه آقا !؟ ...

حالا چون شما فرد محترم هستید بععععله 3 تا هم می شه ! ... چرا دو تا نشه ! ... اصلا درستش می‌کنیم یکی ! ...

رئیس جمهور فقط « من » و لاغیر ...

اپیزود 2

« زن » دارد با دست در تشت پلاستیکی رنگ و رو رفته‌ای رخت می‌شوید

چادرش را به کمر بسته و در حال چنگ زدن به رخت چرکهاست

در انتهای نگاهش غمی غریب چشمک می‌زند .

چند لحظه بعد دست از شستن می کشد

بلند می‌شود و در حالی که دستش را با چادرش خشک می‌کند می‌رود سراغ پلاستیک فریزری پر از دارو

اپیزود 3

زن با یک لیوان آب و هفت هشت قرص جورواجور به طرف مرد می‌آید :

بگیر مرد ، چقدر حرف می زنی !

موقع خوردن قرصهایت است !

مرد کاغذ نطقش را موشک درست می‌کند و به سمت خانة همسایه پرتاب می‌کند

و خنده کنان در حالی که شکلک درمی‌آورد به طرف زن می‌آید !

 این روز خوبش است !




تاریخ : دوشنبه 91/11/9 | 11:39 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی