• وبلاگ : شين مثل شعور
  • يادداشت : اخراجيها ـ كدام معراجيها ـ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دوست عزيز، سلام عليکم! مطالبتان و دقت نظري که در جزئيات فيلم داشتين جالب است منتها چند نکته به نظرم رسيد که بايد عرض کنم شايد خالي از لطف نباشد
    1. از اينکه از منظر ارزشي به سينما نگاه مي‌کنيد قابل تحسين است 2. در نقدهايتان فقط به مضمون وارد شده‌ايد بعد فرمي و تکنيکي فيلم آنقدر ضعيف و شلخته است که به نظر حقير فرم و محتواي فيلم چفت و بست درستي ندارد لذا نکات مثبت و مفاهيم درستي هم که فيلمساز به دنبال بيان آنها بوده ابتر و غير قابل قبول مانده 3. مطالبتان کمي کشدار و طولاني وبعضا تکراري بود به نظرم کمي فشرده تر بنويسيد بهتر است. 3. بنده نقد اساسي تري به مضمون و محتواي اخراجيها داشتم که به نظرم آن را هم ببينيد بد نيست. ديدگاههاي مشترک زيادي پيدا خواهيم کرد با اين عنوان:"از بوديسم يک تکه نان تا تصوف التقاطي اخراجيها" به نظر بنده اشتباهات اقاي ده نمکي عميقتر و بيشتر از اينهاست که ما صرفا به فيلم‌هاي ضعيف و کم مايه وي استناد کنيم.
    موفق باشيد!
    + شما 

    خسته نباشيد.از اينکه به جرگه نقادان ايران زمين پيوستيد کمال تشکر را با شما دارم...اما خوب است بدانيد ما اينقدر در کشورمان نقاد توانمند داريم که جاي شما در بين نقدکنندگان خالي نيست...پس در حوزه کارشناسي خودتان بنويسيد نه کسان ديگر...

    از گذشته گفته اند کار را به کاردان بايد سپرد

    پاسخ

    سلام من نگفتم کسي که سلام نمي کند به او جواب نمي دهم بلکه گفتم امام حسين فرموده ( اگر حديث را سرچ کنيد دستتان مي آيد ) آقاي محسن رضايي نبودند آقاي شما بودند و آقاي نقدي بر نقد و الخ ! . کلاً منطق چيز خوبي است . براي من که حوزه کارشناسيم ادبيات فارسي و معارف با هم است - دو مدرک دانشگاهي دارم - زياد سخت نيست با خواندن متنها به نويسنده آن پي ببرم . شما بجاي اينهمه صغري کبري چيدن يک معذرت خواهي کوچک بکنيد حلالتان مي کنم . همين !! يقيناً هر آدم منصفي اين نوشته ها را بخواند مي داند چه کسي با ادب و نزاکت نوشته و چه کسي با تمسخر و بغض و ... با همه اين حرفها مجبور نيستيد به اين نوشته ها ادامه بدهيد و بيشتر در منجلاب جواب قيامتي آن بيفتيد . اگر نقدي هم مي فرماييد با ديده منت قبول مي کنم اما با شماره و دقيق باشد .به اميد ديدار مجدد من !!
    + I love you 
    من تمام نظرات اين بخش که کاملا کارشناسانه بود خواندم در يک جا گفتيد به افرادي که سلام نمي کنند جواب نمي دم من به شما سلام مي گم
    نظرات آقاي سامان خوب بود آقاي نقدي بر نقد نما خوب نوشته بود و جواب شما بد نبود ولي کلا مثل اينکه شما دنبال گرفتن غلط املايي طرف بوددي البته شما هم غلط املايي داشتيد خيلي زياد نبود در حد 2 تا 3 مورد
    ولي شما که اينقدر دست به نقد هستيد شبکه من و تو اونم بي زحمت نقد کنيد ما بدونيم چي بي چي هست
    البته گفتن اسم هم زياد مهم نيست
    آقاي حاج محسن رضايي کانديداي سابق رياست جمهوري هم خوب گفتند البته فکر کنم ايشون باشن
    مغز گوسفند خوش مزه هست خيلي مخصوصا تو آبگوشت با چربي
    البته ببخشيد مغز من و شما نزديکه ؟ر
    نمي دونم !!!!!!!!
    در در آخر
    از اينکه من به شما نظر دادم چه احساسي داريد ؟
    خوشحال شدي !!!!!!!
    من رو دوست داري؟
    جوابمو بديا
    منتظر نقد خودم هستم
    من عاشق نقدتون هستم
    آقاي خاص رو مي شناسي؟
    شما آقاي نقاد شديد
    مثل اونکه 90 سال تو تلويزيونه
    کلا به نقداتون ادامه بديد.....هه هه هه

    خدا حافظ
    بي زحمت يادم اومد
    جوابمو اين هو قبلي ها سر صبح نده غلط نداشته باشي
    + محسن رضايي 
    1 . از ديدگاه قرآن، سه نوع شخصيت اساسي وجود دارد; مؤمن، کافر و منافق ; (آيات 2 تا 20 سوره بقره) .
    2 . شخصيت هاي مؤمن، خود داراي سه درجه شخصيتي مي باشند ; آنان که به خود ظلم مي کنند، آنان که ميانه رو هستند و آنان که پيشتازانند; (فاطر/32)
    3. مشخصه بارز شخصيت کافر آن است که دل و انديشه اش را قفل کرده است و راهي براي نفوذ هيچ حرف تازه و انديشه متفاوتي نگذاشته است و به همين دليل، از درک حقايق عاجز است .(قابل توجه شما)
    4 . خصوصيت بارز شخصيت منافق از ديدگاه قرآن، دوگانگي ريشه اي در ظاهر و باطن است; به همين دليل، مبتلا به شک و ترديد و عدم قدرت تصميم گيري و ناتواني در قضاوت مي شود; (بقره/8 تا 20 و منافقون) .
    به مورد شماره دوم شما بيشتر دقت کن براتون خيلي مفيده..
    پاسخ

    عزيز برادر !ا سلام اگرچه امام حسين ( عليه السلام ) فرمود : « كسي كه بدون سلام شروع به سخن گفتن كرد به او جواب نده » امّا ... سلام كه : « سلامٌ قولاً مِن ربّ رحيم » ( سوره يس )كافر به كسي مي گويند كه منكر خدا و يا رسولش باشد . شما كه از نزديك ما را مي شناسيد و مي دانيد اين حقير اينگونه نيستم پس اين وصله ها به ما نمي چسبد . عزير برادر ! قرار بود برهانتان را اقامه بفرماييد كه : هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين ( 111 بقره ) از نوشته تان مشخص است كه با قرآن ( هر چند اندكي ) شنايي داريد ؛ آيا قرآن فرموده به اشخاص انگ كفر بزنيد و آنان را داراي قلب قفل و ... بخوانيد ؟! خدا در قرآن به موسي و هارون فرمود - من معلم قرآن هستم و كمي با آن هم نشيني كرده ام - مي فرمايد قولا له قولاً ليّنا ( يعني : با فرعون كه ادعاي خدايي داشت با مهرباني سخن بگوييد !! ) آنوقت شما عزيز مسلمان تلويحاً ما را متّهم به كفر مي‏فرماييد ؟! باز خدا را شكر كه متهم به نفاق نفرموديد !! كه : انّ المنافقين في الدّركِ الاسفَلِ مِنَ النّار . عزيز برادر ! اگر به قرآن معتقدي ياد « يوم تبلَ السّرائر » نيز باش . روزي كه خدا پرده ها را كنار مي‌زند و ... ( اگرچه خداوند در همين دنيا هم پرده ها را كنار مي زند – خدا بندگاني دارد كه با نگاهي برايشان پرده ها را كنار مي زند ) چهارشنبه ها كلاس دارم . بيا و بپرس و جواب بگير .ما نگوييم بد و ميل به ناحق نكنيم ... در ضمن :كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم كه در طريقت ما كافريست رنجيدنو گويا شما از ما رنجيده اي !! در ضمن سلام در قرآن موارد استفاده ديگري نيز دارد . كاري بايد بكنيم كه از آن نوع در مورد ما استفاده نشود !به اميد ديدار شما آ سيد
    + سهيل 

    سلام

    نقدتان در باره فيلمهاي اخراجيها خوب بود نظر من هم همين است

    در باره جدايي نادر از سيمين هم اگر ممکن است نقدي بنويسيد . با تشکر

    پاسخ

    سلام فيلم جدايي نادر از سيمين را نديده ام گويا رقيب اخراجيها است . يعني آنطرفي محسوب مي شود !! كارگردانش جايزه اسكار گرفته . امّا شك نيست وقتي آنطرفي ها برايش كف و صوت مي زنند مشكلي دارد . باقي بقايتان
    + آخرين کلام 
    سلام استاد عزيز
    تنظر الي ما قال و لاتنظر الي من قال
    اولا اتهامي متوجه شما نبوده - ثانيا کينه اي هم وجود ندارد-ثالثا استاد عزيز،برادر من،در يک فضاي دوستانه و با محبت فقط ميخواستم به اينجا برسم که کساني همچون شما با ادعاي 20 سال سابقه فعاليت که از مفيد يا غير مفيد بودن آن ميگذريم،وقتي خودشان نقد ميشوند.وقتي خودشان زير ذره بين ميروند، وقتي کسي حريم قدرتشان را قلقلک ميدهد ميشوند چيزي در مايه هاي شما...ميخواهند فرد نقاد را ببيند و حسابي از خجالتش درايند.ميخواهند او را به چيزهايي متهم کنند که اصلا خبر ندارند.خودشان هم نميدانند که چه ميکنند فقط ميدانند که قدرت و جايگاهشان در خطر است.الله اکبر الله اکبر از اين مردمان.
    آخرين سوال:شما 1 ماه از آن 20 سال معروفتان را در حوزه سينما و رسانه مشغول بوديد؟؟؟؟شما از فيلنامه و سکانس و پلان و تيراژ و غيره و غيره چه ميدانيد....علي ايهاالحال استاد عزيز:نسل ما و نسل شما خيلي همديگرو نميفهميم!!!!!!گذشت زمان چهره از نقاب خيلي از ما برميدارد.آخرين کلام :از جسارت و شجاعت گفتيد.از گفتيتان خنده آمد خلق را....
    نقد و زير سوال بردن فيلم و کارگرداني که نه در جناح چپ و نه جناح راست و نه نزد مردم حامي اي ندارد و همه و همه او را به خاطر گذشته اش محکوم ميکنند و گذشته اي که خيلي ها از آن گريختند و همچنان ماندند، چه جسارتي ميخواهد که پز گذاشتن عکستان را ميدهيد.
    در ضمن به ساعت ارسال نظر من توجه کنيد متوجه دليل غلط املايي من ميشويد.
    حاجي ما مشرق گفتيم شما مغرب گرفتيد....
    با دعاي خير
    پاسخ

    سلام مجدد سلامٌ قولاً من ربٍ رحيم رفيق عزيز ! شما ما را نقد ننموديد بلكه فقط اهانت فرموديد . « انظر الي ما قال و لاتنظر الي من قال » كلام درستي است ؛ امّا يك سئوال ؟ چرا خودتان به « مَن قال » نگاه كرديد ؟ گيرم عكس من را نمي‌ديديد و نام مرا هم در وبلاگ نمي خوانديد ؛ باز همينطوري به صاحب آن جواب مي داديد ؟ مقداري منطقي باشيد ، خوب بود به نوشته نگاه مي فرموديد و دلايل خود را مي آورديد . مي گفتيد به اين دليل و آن دليل اين نظر رد است .( مانند يكي از عزيزان به نام سامان كه با دوستي و رفاقت نظرات اين حقير را رد فرمودند ) شما فقط ادعا نموديد كه اين حقير از پلان و سكانس و ... ( الخ ) چيزي نمي‌دانم ؛ ولي در مورد نوشته من و بندهاي آن چيزي مرقوم نكرديد .من ساخته آقاي ده نمكي را به اندازه دانسته هاي خودم نقد كردم . نظر خودم را گفتم . شما فيلمها را نگاه كنيد و بر گفته هاي اين حقير رد بنويسيد . فحشها و ناسزاهايتان هم قبول ! اما مي توانيد آنها را خصوصي بفرستيد نه در مقابل نگاه آنانكه به وبلاگم سري مي زنند و نظرها را مي‌خوانند . اگر هم خواستم مخاطبم را بشناسم ( نام تان را ) نه قدرتي دارم ، نه مچ گيرم و نه منظور خاصي بوده . كنجكاو بودم بدانم چه قصوري و كجا از من سر زده . در حد خودم هم انتقاد پذير هستم و همه نزدم محترمند . خدا در قرآن مي‌فرمايد : فبشّر عباد الذينَ يستمعونَ القولَ فَيَتّبعونَ احسنه . اقوال از من و شما ؛ قضاوت از كساني كه مي آيند و مي خوانند . دعوا هم نداريم . عزيز من ! شما بايد ناقد باشيد كه بتوانيد نقدها را نقد كنيد . اگر ناقد نيستيد پس حوزه ورود شما هم نيست . اگر ناقد هستيد نقد بفرماييد نه اهانت و دشنام . خدا در قرآن مي‌فرمايد لاتسبّوا الذين يدعونَ مِن دون الله ... ( يعني به كفّار ناسزا نگوييد ... ) از نوشته هايتان مشخص است كه با ما و دم و دستگاه ما ! قرابت زيادي داريد . پس حتماً ما را كافر نمي دانيد . پس لطفاً فقط نقد !!در ضمن من خود اقرار كرده ام كه تراوشات ذهن خودم را آورده ام . يعني حق ندارم ! اين « حق » را چه كسي تعيين مي كند ؟! چشم ! عكسم را نيز برمي دارم !!در ضمن به آدرس .www.mehrabooon.parsiblog.com مراجعه كنيد ؛ امروز مطلبي به نام « كدام اخراجيها » ، در آن گذاشته شد آن را هم مطالعه بفرماييد ( فكر مي كنم تخصصي تر از مال من است) .
    + نقدي بر نقد نما 
    سلام عليکم برادر آذر ارجمند دائم التوفيقه
    حرف‌هائي هست براي نگفتن
    و ارزش عميق هر کسي
    به اندازه‌ي حرف‌هائي است که براي نگفتن دارد!
    و کتاب‌هائيست براي نـنوشتن
    و من اکنون رسيده‌ام به آغاز چنين کتابي
    که بايد قلم را بـِکـَنم و دفتر را پاره کنم
    و جلدش را به صاحبش پس دهم
    و خود به کلبه‌ اي بي در و پنجره‌اي بخزم
    و کتابي را آغاز کنم که نبايد نوشت!
    اي کاش ما نيز ارزش خود را ميدانستيم.....
    هرکسي را بهر کاري ساختند.....
    خوب است در فضاي آلوده رسانه اي امروز کمي هم از انصاف بگوييم.انصافي که امروز در بسيجي ها بيش از هرزماني رنگ و بوي غربت به خود گرفته و ديگران از ما السابقون گشتند.جناب آذر (خير الکلام غل و دل).
    بودن کنار افرادي که فقط داهيه ي فرهنگشان ميشود و بويي از فرهنگ و هنر اين مرز و بوم نبردند و فقط و فقط به اسم نظام و اسلام و انقلاب تيشه به ريشه فرهنگ مملکت ما زدند،فرهنگيمان نميکند و نبايد اين توهم در ما ايجاد شود که ما اکنون به صرف پاره اي شعر و شاعري فرهنگي شده ايم و ميتوانيم نقد فرهنگي بنويسيم.نوشته هاي شما اغلب برخاسته از توهمات و يک سري سوالاتي است که به عموم ان، کارگردان مربوطه بارها پاسخ داده و از مربي اخلاق به دور است که بي اخلاق سخن بگويد.استاد عزيز النيت بالاعمال.خوب است به آرشيو مجله خانواده سبز در دي ماه نود مراجعه نموده و اين شبه نقد را از وبلاگ خود حذف کنيد و بهتر است که فرهنگ و هنر و رسانه را به صاحبان واقعي ان بسپاريم.به کساني که در يک سال ،30 سال افتخار رقم زدند.به کساني که نام ايران را از جشنواره کن و گلدون گلاب گرفته تا افتخار اسکاري شدن را براي ما به ارمغان آوردند.و شما نيز در حوزه کاري خود که همان همکاري با کلانتري11 و شوراي سراسر ناکارمد پايگاه و غيره هست بپردازيد.
    با دعاي خير

    پاسخ

    سلام عليكم عزيز برادر كه براي كار ناكرده‏اي مرا مواخذه نموده اي و يا به خاطر آنچه از من سر نزده ، ( شايد ) عقده در گلو داري ، و يا آنچه ديگران در حق تو كرده اند و آن را از چشم من مي بيني ، مرا به چيزي مي خواني كه ( احتمالا ) در تو نيست و آن انصاف است . اين حقير ادعايي نداشته و ندارم . حد اقل جرأت نوشتن و گذاشتن امضاء آن ( با اسم خودم ) در پاي آن را دارم . خدا را شاكرم كه بيش از 20 سال در زمينه هاي مختلف طبع آزمايي كرده ام . اما برادر عزيز ( و شايد خواهر عزيز - البته - ) حد اقل در اين چند كلمه اي كه برايم لطف قرمودي سعي مي كردي خودت را مرد و مردانه معرفي مي كردي و مثل يك انسان آزاده از افكارت دفاع مي نمودي من با هيچ كس مشكلي ندارم اگر هم مي دانستم چه كسي هستي و آيا وبلاگي داري و يا واقعاً كتاب نوشته اي ، با كمال مهر و محبت مي آمدم و نقدي در خور فهم خودم برايت مي نوشتم . در ضمن حد اقل سعي مي كردي غلط املايي در نوشته ات نداشته باشي ! واقعاً دعاي خير برايم نمودي و توفيقم را خواستي ؟ با سينه اي پر از كينه ؟! اگر ظلمي از من ديده اي از خدا مي خواهم مرا ببخشد و هدايت كند اگر به من با نوشتن اين كلمان ... كلانتري و شورا و ... ظلم كرده اي از خدا مي خواهم تو را ببخشد و هدايت كند به قول جناب عالي خير الكلام ما قلّ و دلّ يا حق
    + امير رضا 
    سلام دوست گرانقدر. مي خواستم نظر شما رو در باره اين جمله رييس جمهور ما که در تاجيکستان گفتند رو بدونم."

    «فردوسي، مکتب پيامبر را نجات داد»

    پاسخ

    سلام به نظر من رئيس جمهور و پدر عروس شان در مسائلي که صاحب نظر نيستند نظر مي دهند . مکتب پيامبر ( ص ) فردوسي درست کرد و فردوسي هم مانند بقيه شيعيان زحماتي کشيد نظر خودش در باره خودش اين است که : بسي رنج بردم در اين سال سي عجم زنده کردم بدين پارسي اگر ادعايش درست باشد که ( بماند ) شاهنامه اش از نظر کلمات فارسي غني و قابل توجه است اما من فکر نمي کنم مکتب پيامبر را نجات داده باشد . شايد باز حرفهايي از مکتب ايراني باشد !! در ضمن بعضي گرم هستند نمي دانند چه مي گويند حرف هم که زده شد پس گرفتن آن سخت است . يا علي
    + سامان 
    با عرض پوزش. فراموش کرده بودم"
    فصل‌هاي پيش از اين هم ابر داشت
    بر کويرم بارشي بي‌صبر داشت

    پيش از اينها آسمان گلپوش بود
    پيش از اينها يار در آغوش بود

    اينک اما عده‌اي آتش شدند
    بعد کوچ کوه‌ها آرش شدند

    از بلند آز حلق آويزها
    قلب‌هاي مانده در دهليزها

    بذرهايي ناشناس و گول و گند
    از ميان خاک و خون قد مي‌کشند

    بعضي از آنها که خون نوشيده‌اند
    ارث جنگ عشق را پوشيده‌اند

    عده‌اي حسن القضاء را ديده اند
    عده‌اي را بنزها بلعيده اند

    بزدلاني کز هراس ابتر شدند
    از بسيجي‌ها بسيجي تر شدند

    آي بي جان ها! دلم را بشنويد
    اندکي از حاصلم را بشنويد

    توچه مي‌داني تگرگ و برگ را
    غرق خون خويش،‌ رقص مرگ را

    تو چه مي‌داني که رمل و ماسه چيست
    بين ابروها رد قناسه چيست

    تو چه مي‌داني سقوط “پاوه” را
    “عاصمي” را “باکري” را “کاوه” ‌را

    هيچ مي داني”مريوان” چيست؟‌ هان!
    هيچ مي‌داني که “چمران” ‌کيست؟ هان!

    هيچ مي‌داني بسيجي سر جداست؟
    هيچ مي‌داني “دوعيجي”‌ در کجاست؟
    ين صداي بوستاني پرپر است
    اين زبان سرخ نسلي بي سر است

    با همان‌هايم که در دين غش زدند
    ريشه اسلام را آتش زدند

    پاي خندق‌ها احد را ساختند
    خون فروشي کرده خود را ساختند

    زنده‌هاي کمتر از مردارها
    با شما هستم، غنيمت خوارها

    بذر هفتاد و دو آفت در شما
    بردگان سکه! لعنت بر شما

    باز دنيا کاسه خمر شماست
    باز هم شيطان اولي الامر شماست
    همانهايم که بعد از آن ولي
    شوکران کردند در کام علي

    باز آيا استخواني در گلوست؟
    باز آيا خار در چشمان اوست؟

    اي شکوه رفته امشب بازگرد!
    اين سکوت مرده را درهم نورد

    از نسيم شادي ياران بگو
    از “شکست حصر آبادان” بگو!

    از شکستن از گسستن از يقين
    از شکوه فتح در “فتح المبين”

    از “شلمچه”، “فاو”‌ از “بستان” بگو!
    از شکوه رفته! از “مهران”‌ بگو!

    از همانهايي که سر بر در زدند
    روي فرش خون خود پرپر زدند

    شب شکاران سحر اندوخته
    از پرستوهاي در خود سوخته

    زان همه گلها که مي بردي بگو!
    از “بقايي” از “بروجردي” بگو!

    پهلواناني که سهرابي شدند
    از پلنگاني که مهتابي شدند

    عشق بود و داغ بود و سوز بود
    آه! گويي اين همه ديروز بود
    اينک اما در نگاهي راز نيست
    تيردان پرتير و تيرانداز نيست

    نسل هاي جاودان فاني شدند
    شعرها هم آنچه مي داني شدند

    روزگاران عجيبي آمدند
    نسل هاي نانجيبي آمدند

    ابتدا احساسهامان ترد بود
    ابتدا اندوههامان خرد بود

    رفته رفته خنده ها زاري شدند
    زخم هامان کم کمک کاري شدند

    خواب ديدم ديو بي‌عار کبود
    در مسيل آرزوها خفته بود

    خواب ديدم برفها باقي شدند
    لحظه‌هاي مرده ام ساقي شدند

    اي شهيدان! دردها برگشته اند
    روزهامان را به شب آغشته‌اند

    فصل هامان گونه‌اي ديگر شدند
    چشمهامان مست و جادوگر شدند

    روحهامان سخت و تن آلوده‌اند
    آسمانهامان لجن آلوده‌اند
    هفته ها در هفته ها گم مي‌شوند
    وهم‌ها فرداي مردم مي‌شوند

    فانيان وادي بي سنگري!
    تيغ ها مانده در آهنگري

    حاصل آغازها پايان شده است؟
    ميوه فرهنگ جبهه نان شده است؟

    شعله ها! سرديم ما، سرديم ما
    رخصتي، ‌شايد که برگرديم ما

    “يسطرون” ‌هم رفت و ما نون مانده‌ايم
    بعد ليلا باز مجنون مانده‌ايم

    بحر مرداب است بي امواج، ‌آي!
    عشق يک شوخي است بي حلاج، آي!

    يک نفر از خويش دلگير است باز
    يک نفر بغضش گلوگير است باز

    زخمي‌ام، اما نمک… بي فايده است
    درد دارم، ني لبک… بي فايده است

    عاقبت آب از سر نوحم گذشت
    لشگر چنگيز از روحم گذشت
    پاسخ

    سلام برادر عزيز من و شما با هم زياد اختلاف عقيده نداريم . از اينکه لطف فرموديد و مطلبم که البته تراوشات ذهن خودم هست را خوانديد و لطف ديگري فرموديد و وقت گذاشتيد و بر نقدم نقد نوشتيد . منظور من در کل اين است که اين فيلم مي توانست بهتر از اين باشد . مي توانست همين حرفها را بزند اما مفاسد فعلي فيلم را نداشته باشد . شعر خودم در وبلاگم را بخوانيد - من به پاهاي خويش شک دارم - را سرچ کنيد . من از خيلي از پاسدارها و بسيجيهايي که بعد از جنگ به چرب .و شيرين دنيا چسبيدند و اينهمه در مملکت ما فساد علني شده و کسي کاري نمي کند حالم به هم مي خورد و ... بماند مويد باشيد .
    + سامان 
    سلام. نقد دوم شما رو هم مطالعه کردم که البته چيز جديدي نداشت.ولي دوست عزيزم ، بايد بپذيريم وقتي چند ميليون انساني که براي ديدن اين فيلم صف مي کشند همگي داراي فهم و شعور هستند و ميتوانند بد رو از خوب تشخيص دهند. مردم ما ميتوانند بفهمند که اين فيلم فقط براي خالي کردن جيب هايشان هست يا نکات قابل تاملي براي فهميدن دارد. من قصد دفاع از اين فيلم رو ندارم ولي معتقدم حرفهاي زيادي براي گفتن داشت .از نمايان کردن چهره هاي حقيقي بسياري از افرادي که هم اکنون در جامعه هستند . از گفتن درد دلهاي بسيجيان و جانبازاني که در جامعه به فراموشي سپرده شده اند. از گفتار بيهوده بسياري از مسئولين که دم از حمايت از جانبازان و بسيجيان ميزنند ولي در عمل ...... . حتما ديديد در فيلم که يکي از کانديداها مي گفت" شما ديگه چي ميخواين؟ بيمارستان به اين خوبي براتون ساختيم. تازه توي يهشت زهرا هم بهترين قطعه رو براتون آماده کرديم که خدا تومن قيمتشه". اينها همه درده. اين فيلم ميخواد درددلهاي فراموش شده ها رو برسونه که به نظر من موفق بوده. اين فيلم منو ياد فيلم " آژانس شيشه اي" ميندازه . نميدونم تا به حال اين فيلم رو ديديد يا نه. اما حرفاش مثل حرفهاي همين فيلم ميمونه.
    نفرموديد که سيد تونسته از بعضي اخراجيها معراجيها بسازه يا نه؟ وارد شدن به ميدان مين و ماسک به صورت بچه زدن معراج هست يا نه؟شايد شما هم بر اين باوريد که اخراجيها هيچگاه معراجيها نخواهند شد؟
    اينکه يک يک استاد دانشگاه نبايد با موبايل در سر کلاس صحبت کند ، نشانه اعتراض آقاي ده نمکي به همين کاديداها هست. ده نمکي ميخواد بگه همه اشکال دارند که از اين دسته باشند و چه از اون دسته.
    دوست گرمي سري به وبلاگهاي ديگه هم بزنيد ونقدهاي ديگران رو هم مطالعه بفرماييد. اگه ميتونيد فايل صوتي برنامه "هفت" که مصاحبه و به نوعي جدل با ده نمکي بود رو گوش بديد .
    يا حق
    سلام نقد به جايي هستش ولي براي کي؟
    براي گوش هاي که عادت به پاپ و راک ومتال ...دارند
    يابراي چشم هايي که هوس وشهوت رادرصفحه دنيا سرچ مي کنند
    يابراي ماسون ها وقوم ....خودمان
    اينجا زنگ تفريح جهنم است .............
    ياحق
    پاسخ

    سلام عزيز برادر كه زياد در حق اين حقير لطف داري من براي كساني مي نويسم كه عادت به گوش كردن دارند : مثل شماها . اينقدر بد بين نباش ( مثل من ! ) امروز احساس وظيفه كرده ام بنويسم ، امكان دارد فردا ديگر احساس وظيفه نكنم . گاهي به كشته گشتن و گاهي به كشتنم ... ترويج دين به هرچه زمان اقتضا كند . در ضمن وبلاگ شما را ديدم . كم مي نويسي . آنچه از ديگران انتظار داري در وبلاگ خودت نيست . البته خدا توفيقت و توفيقمان دهاد . يا حق
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ پنج شنبه 10 فروردين 91 نوشته (اخراجيها ـ كدام معراجيها ـ) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.