به نام خدا
تحلیلی بر حضور بانوان در ورزشگاه ها
گاهی آدم هرچه صغری کبری میچیند نمی تواند مسئله ای را درست و درمان متوجه شود ! ... من مانده ام علّت اینهمه پافشاری برخی در خصوص ورود بانوان به اماکن ورزشی حقیقتاً چه چیزی میتواند باشد
نشاط و سرزنده بودن خانمها !؟ ... سرفرازی دولت و ملّت ( پیش خودش و در چشم کدخداها و ... ) !!؟
این مورد واقعاً خیلی نفع دارد !؟
منطق قرآن عجب منطقی است که دنبال بیان حقایق آنگونه که هست است ! خداوند حکیم در قرآن کریم وقای میخواهد از شراب و قمار نهی کند، دلیلی میاورد که در نوع خود بسیار جالب است ؛ می فرماید : یسئلونکَ عن الخمر و المیسر قل فیهما اصمٌ کبیرٌ و منافعُ للنّاس و اثمُهما اکبرُ من نفعِهما (1) نمی فرماید منفعتی ندارند ولی دلیل حرمت آنها را بیشتر بودن گناه آنها میشمارد
و جالب است که نمی فرماید « ضرر » و « خسران » بلکه کلمه « اثم » یعنی گناه را میآورد چون در گناه مضرات جسمی و معنوی و روحی و ... نهفته ایت ( به قول معروف اعم است )
حالا چند سئوال :
دلیل مخالفان حضور زنان در ورزشگاهها و ... چیست ؟
با نشاط و شادی زنان مخالفند !؟
با خانمها پدرکشتگی دارند و یا خودخواهیشان و اینکه ورزشگاه ها را مختص به خودشان میدانند باعث این مخالفت شده !؟
کلاً علاقمندان به ورود به ورزشگاهها از قشر فرهیخته و محجبه و ... هستند ؟
ورود خانمها به ورزشگاهها باعث فرهنگ افزایی میَشود
سئوال آخر بنا بر فرض که نفعی هم داشته ب اشد آیا ضرر و گناهش بزرگنر است یا نفعش !؟
تصور کنید در سالن کشتی در لحظات حساس کشتی فلانی با حریف آمریکایی از اینطرف سالن صدای گوشنواز خانمی همهمه تماشاچیان را بشکافد که :« لنگش کن !!! »
بقیه را دگر نمی گویم !
والسلام
1- سوره بقره آیه 219
بسم ربّ الحسین
شعری در مدح ابا عبد الله الحسین ( علیه السلام ) نوشته ام / اگرچه دست و پا شکسته است ان شاء الله از حقیر بپذیرند و از شفاعت خویش بهره مندم فرمایند :
بلبلی خارم و سربارِ ابا عبدالله
شدهام مست به گلزار اباعبدالله
راضیم از کم و بسیار اباعبدالله
باشم ای کاش ز انصار ابا عبد الله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
گر زند همچو منی از غم او دم چه عجب
گر شود از غم او پشت فلک خم چه عجب
میگریزد اگر از مجلس او غم چه عجب
مست اویند اگر عالم و آدم چه عجب
همه هستند بدهکار ابا عبدالله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
خون پاکی که از او ریخته بر فرش زمین
کرده با جوشش خود راست چنین قامت دین
کربلا را نگهش کرده چنان خلد برین
افتخاریست غلامیش که جبریل امین
پرده داریست به دربار اباعبدالله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
معرفت سویش با چشم پر آب آمده است
عشق هم در طلبش پا به رکاب آمده است
به درش عقل به دنبال شراب آمده است
یا چو طفلی پی یک جرعه جواب آمده است
تا شود محرم اسرار اباعبد الله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
آه در گوشه میخانه سقّاخانه
زده ام باده ز پیمانه سقّاخانه
قاطی اینهمه پروانه سقّاخانه
مست و لایعقل و دیوانه سقّاخانه
می کنم یاد ز ایثار ابا عبدالله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
تا به قاف نگهش آمده با سختی عشق
که بیارامد در سایه او لختی عشق
میزند نعره سرمستی و خوشبختی عشق
ما که هستیم بفهمیم او را وقتی عشق
در نیاورده سر از کار ابا عبدالله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
« بِابی انتَ و امّی » است مرا شُرب مدام
زده ام باده مهرش شده ام شیرین کام
پیر میخانه مرا از می او ریخت به جام
« کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام »
گفته اینگونه علمدار اباعبدالله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
میکشد بر سر عشاق خودش دست حسین
غم می نیست در این میکده تا هست حسین
کیست از عشق خدا واله و سرمست ؟ ... حسین !
روی پیشانی فطرس چه نوشته است ؟ حسین !
که منم عاشق زوّار ابا عبدالله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
زده ام چنگ به دامان حسین بن علی
شده ام بی سر و سامان حسین بن علی
مینشینم به سر خوان حسین بن علی
نشدم گر هم سلمان حسین بن علی
میشوم میثم تمّار ابا عبد الله
تشنه ام ، تشنة دیدار اباعبدالله
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین یوم الورود
.: Weblog Themes By Pichak :.