باب الجواد - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوغاتی از قاف عشق

بسم الله الرّحمن الرّحیم

دوستان عزیز ! سلام . 

یک چند روزی مهمان سفرة کرامت امام رضا ( علیه السلام ) و نائب الزّیاره همة شما بودم . آقا الطافش را مثل همیشه شامل حال این حقیر کرد . در راه رفتن به پابوسش قلبم دست به قلم شد و چند بیتی در مدحش سرود . آقا خودش که شاهد است و می‌داند ؛ می‌نویسم تا عالم و آدم به ارادتم نسبت به آن حضرت ( که درد مشترک است ! ) پی ببرد . اگرچه دست و پا شکسته است و ناقص ؛ تقدیم به همه عاشقان و دلسوختگان دیدار آن حضرت :

 

 

 

دستهایی که منتظر هستند

همچنان پشت پنجره فولاد

که بیفتند زیر پاهایت

: آه آقا تو را به جان جواد

 

شده آب حیات جاری از

زیر ساق تبسمت آقا

می‌نشینم اگر اجازه دهی

در رواق تبسمت آقا

 

تو کریمی و از کریمان جز

کرم و لطف انتظاری نیست

هست مهمان نوازتر از تو ؟!

هست ؟ نه نیست ، نیست آری نیست

 

آی خورشید آسمانی من !

عاشق روشنای صحن تو ماه

تا بیایی و بگذری عمریست

همچنان جاده مانده چشم براه

 

باد اگر پابرهنه می‌آید

به طواف نگاهتان آقا

سینه‌اش از فراق سوخته است

مثل آتش از آهتان آقا

 

این کبوتر اگرچه پاک سفید (1)

نیست ؛ امّا اسیر پرواز است

ناامید از درت نخواهد شد

تا بر او راه آسمان باز است

 

این ز آقایی شماست که ما

به زیارت زیاد می‌آییم

گر ز باب الرّضا برانی از

سمت باب الجواد می‌آییم

 

اشک مثل دخیل بندش را

به ضریح نگاه من بسته

السلام علیک یا ضامن

باز دستی بگیر از این خسته

 

روزهایی که برف می شوید

از تن شهر رنگها را هم

سوی صحنت می اورد مهتاب

از بیابان پلنگ ها را هم

 

جَریانیست مثل آب زلال

اشتیاقی که در دل سنگ است

در کنار ضریحتان حتّی

دلم اقا برایتان تنگ است ...


     اللّهمّ صلّ علی عَلِی بن موسی الرّضاالمرتضی

1- « پاک سفید » از اصطلاحات کبوتربازان است : تمام سفید ، سفید خالص




تاریخ : جمعه 91/4/23 | 1:7 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر


  • paper | سبزک | تبلیغات متنی