به نام خدا
آن مرد رفت !
عشق من این « بشر » است
این ابّربشر
قلمش چنان در محضر کلمات می رقصد که گویی بزم سماع در قونیه برپا شده
شمس کجاست !
من مولانای دیگری هستم
آن خطاط نه سه گونه که چهارگونه خط نوشتی !
آن خط چهارم منم !
آن خطاط چهارمین خط را در من نگاشته است ... « من » نگاشته است
« عشق » آخر خط نیست
چیزی فراتر از عشق هم وجود دارد
سرّ جهان هستی
عشق که مکشوف است ... آن « فراتر » فراتر از کشف و شهود است
آن خط چهارم است
آن بشر !
آن مرد
آن مرد آمد ... نه ! ... آن مرد رفت ... آن مرد در باران رفت ... باران در آن مرد رفت ... افسوس آن مرد رفت ... و من مانده ام با چیزی فراتر از عشق آن مرد ... خود آن مرد
یا ذاالجلال والاکرام
زندانی که نه « راه باز » دارد ... نه مرخصی شهری می دهند ... نه از شدت شکنجه هایش کم می کنند ... نه تخفیفی در محکومیتش داده میشود ، نه پایانی برای آن متصور است، نه عذری را میپذیرند جهنّماست ( به قول امیرالمؤمنین ( علیه السلام) : برای زندانیانش فدیه ای نمی گیرند )
جهنّمیان از ملائکه در خواست می کنند از خدا بخواهند که فقط یک روزدر عذابشان تخفیف بدهد :
... و قال الذین فی النّار لِخزنة جهنّم ادعوا ربّکم یخفّف عنّا یوماً مِن العذاب ... ( غافر - 49) ( و کسانی که در آتش هستند به خازنان دوزخ می گویند که از پروردگارتان بخواهید یک روز از عذاب ما کم کند )
که با شماتت روبرو می شوند و درخواستشان رد می شود و جواب می شنوند : ... قالوا اولم تأُتیکم رُسُلُکُم بالبیّنات ... ( غافر - 49) ( آیا پیامبرانتان با دلایل روشن نزدتان نیامدند ؟! ... )
قابل توجه : نام این سوره غافر است و ابتدای آن خداوند کریم خود را با « غافر الذّنب و قابل التّوب » معرفی می فرماید و البته پس از آن با « شدید العقاب » و باز با « ذی الطّول » ( صاحب نعمت فراوان ) در باره صفات خویش صحبت می فرماید . خدایی که رحمتش بر غضبش پیشی دارد ( سبقَت رحمتهُ غضبَه ) امّا وقتی با اینهمه کمک و راهنمایی و پذیرش هزاران باره ای توبه و ... بنده ای از روی غرور و خودخواهی و ندانمکاری عامدانه خودش خودش را از رحمت خدا محروم کرد ؛ حق چنین بنده ای بند زندان بلای جهنّم است
کسانی که تا الآن وقت نکرده اند زیاد معانی قرآن را بخوانند همین امروز سوره غافر را باز کنند و معنای آیاتش را بخوانند و در آن قدری بیندیشند
خداوند به همه ما توفیق توبه حقیقی عنایت بفرماید و عاقبت امر همه ما را ختم به خیر قرار دهد . آمین
به نام خدا
در آستانه عید فطر از اینکه « همانطوری که وارد این ماه بزرگ شدم » همانطوری دارم با آن وداع میکنم شرمنده ام !
مردابم و ز ماه خجالت نمی کشم
از روح خویش ... آه خجالت نمی کشم
پیش تویی که واقف از اسرار عالمی
از این دل سیاه خجالت نمی کشم
بر سفرهات دوباره نمکدان شکستهام
از اینهمه گناه خجالت نمی کشم !
گفتی به من « رفیق » ولی مدتی است من
از لفظ « نیمه راه » خجالت نمی کشم !!
عید فطر بر کسانی که از ماه ـ هرچند اندک ـ بهره بردند مبارک باد
بسم الله القاسم الجبّارین
اشتباه نکنید !
این عکس تبلیغ فلان روزنامه بی درد نیست !
این کودک، زیر باد کولر نخوابیده است !
نه ! ... اشتباه نکنید ! ... اینجا اتاق خوابش نیست
امروز نتوانست شیرش را بخورد
حال مادرش را نپرسید ! ... گویا هنوز به هوش نیامده از داغ علی اصغرش !
اگرچه او را شستند ولی قرمزی قنداقهاش را ببینید چگونه از کنار حنجرهاش چشمک می زند
امروز زمان خفقان گرفتن نیست !
رجز باید خواند و به میدان باید رفت !
مگر شمر را نمی بینید که اینبار بدون امان نامه آمده است ؟!
تیر حرمله دیگر سه شعبه نیست ... بمب فسفری است !
اگرچه کربلا تکرار شدنی نیست ولی گویا در غزّه این روزها نمایشنامه کربلا روی صحنه است
خدایا !
این بغض که در حنجره تاریخ چنگ می زند کی در مشتها گره خواهد شد و این فشاری که بر دندانهای خشمگین میآید چه زمان فرو خواهد نشست
برسان منجی را که کارد به استخوان انسانیت رسیده است
و هزار البته چون همه اینها در مقابل دیدگان تو به وقوع می پیوندد عنان صبر از کف نمی رود
اللهم لک الحمد حمد الشّاکرین علی مصابهم ...
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام بر بندگان صالح خدا
همه می دانیم که روزه باید به نیت قربةً الی الله باشد و این یعنی اینکه برای خشنودی و رضایت خدا و برای اینکه به او نزدیک شوم روزه می گیرم ... روزه دار باید از اول سحر تا افطار بر این نیت بماند ... حالا یک سئوال : اگر روزه داری با زبان روزه گناه کند این تناقض و پارادوکس نمیشود ؟
مثلاً گناه چشمی ! ... همه می دانیم که گناه را برای قرب به خدا انجام نمی دهند ! ... و هنگام انجام گناه انسان می داند که این مخالف با فرمان خداست حالا سئوال : آیا دو نیت در یک قلب جمع می شود ؟ ... نیت « نزدیکی به خدا و « دوری از خدا » ؟!
پس خود بخود نیت نزدیکی به خدا منتفی می شود و چون روزه دار در نیت اولیه خودش ( که قرار بود تا اذان مغرب از آن خارج نشود ) نمانده پس روزه خدشه دار می شود ... اگرچه ظاهراً و از نظر فقهی چون نخورده و نیاشامیده و مفطرات را انجام نداده روزه اش صحیح است امّا باطن روزه خراب بوده و فایده ای به او نمی رساند ... همچنین هستند همه گناهان از جمله غیبت ، دروغ ، حسد و ...
خدایا در این باقی مانده از ماه رمضان ما را به داشتن روزه حقیقی موفق بدار و از شیعیان حقیقی مولی الموحّدین محسوب بفرما
بسم الله الرّحمن الرّحیم
افطاری دادن از رسم های بسیار زیبایی است که نتایج گرانسنگی در پی دارد :
- ثواب
ـ برکت یافتن مال
- خشنودی خدا
- خشنودی مؤمنان
ـ لذت مادی و معنوی توأمان
- ایجاد محبّت و تقویت دوستی و عُلقه ایمانی
ـ اکرام بندگان خدا
ـ جواب دادن به یکی از نیازهای معنوی انسان ( انسان با نیکی کردن احساس رضایت و راحتی میکند )
ـ ایجاد و تقویت روحیه تعاون ( وقتی کسانی برای افطاری که مهمانیی معنوی است گرد هم میآیند ، اگر برای برخی مشکلی ایجاد شود ـ مخصوصاً افطار دهنده ـ برای کمک به او همه یاری می کنند )
در مسجد ما که نماز اول وقت خوانده می شود مثل خیلی از مساجد دیگر همه شب افطاری مختصری داده میشود ، بانیان سفره افطار خود نمازگزاران هستند ، بعد از اتمام نماز مغرب و عشاء با همکاری گروه تدارکات ـ که از جوانان مسجدی هستند ـ سفره پهن شده است و نوبت نمازگزاران است که با لبخند رضایت بر لب به همراه امام جماعت بر سر سفره برادری که خود بانی آن بودند می نشینند و از غذای سادهای که اکثراً نان و پنیر و خرما و چایی است لذت می برند ( گاهی هم بانیان هوس آش میکنند که خانمهای مسجدی چادر همت بر کمر میزنند و ... !)
با آنکه اگر در منزل غذا بخورند به صرفهتر است ( رنگارنگ و متنوع ) امّا بسیاری ترجیح می دهند همین غذای ساده را در مسجد بخورند . چه خاصیتی هم دارد نمی دانم که دو تا لقمه نخورده احساس میکنی سیر شدهای !
طرح خوبی است . اگر مسجد می روید و در مسجد شما این طرح اجرا نمیشود یک یا علی بگویید و ...
حداقل شبهای جمعه و یا شب های قدر ( خلاصه به هر بهانه ) سفره افطاری را پهن کنید و حالش را ببرید
التماس دعا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
داشتم فکر می کردم چه راهی برای کار فرهنگی میتوان انتخاب کرد که هم کم هزینه باشد و هم افراد بیشتری را در بر بگیرد و ... به فکرم رسید « تریبون نانوایی » و ظرفیت آن مغفول مانده !
بله ! ... نانوایی ! ... در هر شهر کلّی نانوایی وجود دارد ... گمانم قانون می گوید در هر شهر برای هر 2000 نفر باید یک نانوایی باشد . در فاصله 300 متری از منزل ما از چند ( جهت) حدوداً 7 تا نانوایی هست . نانوایی هایی که هم صبح و هم عصر نان پخت می کنند ، تابلو اعلانات خوبی هستند
یادم می آید که در گذشته معروف بود خانمها که در صف نانوایی میایستند خیلی چیزها را به هم می رسانند ( و داستان یک کلاغ ، چهل کلاغ پیش میآمد ! ) الآن که جمعیت زیاد شده و خیلی ها مهاجر هستند و کمتر همدیگر را می شناسند برای حرف زدن زیاد وقت نمی گذارند ولی در صف که ایستاده اند فراق بالی ایجاد می شود که چیزهایی را بخوانند از جمله آگهی فوت و ...
چرا ما از این موقعیت برای کار فرهنگی استفاده نکنیم . با نوشتن یک تراکت که 150 تومان پولش میشود و چسباندن آن بر روی شیشه نانوایی میدانید چند نفر از مردم آن را میخوانند و اگر تأثیر گذار بود در خانه ها خبرش را می برند !
ظرفیت تریبون نانوایی ها خیلی زیاد است . هفته ، معنای آیه ای از قرآن ، نوشتن از مضرّات ماهواره ، نوشتن اهمیّت حجاب ، زدن عکسهای تأثیر گذار از جنایات داعش و ...
درخواست کمک برای انواع و اقسام امور خیر ، دادن هشدارهای بهداشتی، یادآوری قوانین اجتماعی ، مرور سبک زندگی اسلامی و ...
عزیزان فرهنگی کار ! ... بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است . با رئیس صنف نانواییها هماهنگ کنید و در نانواییهای محل خودتان راهنمای مردم باشید . برای شروع هم مسابقهای ترتیب دهید با چتند تا جایزه ایرانسل
یقینا ً افراد خیّر خوش فکری پیدا میشوند که هزینههای ناچیز این کار فرهنگی را بدهند
اگر ایدة قابل اجرایی دارید به ما برسانید تا ما هم استفاده کنیم
یا حق
« ایمان » اگر حقیقی باشد کفایت همه چیز را می کند
ایمان داشته باشیم که عقرب عقرب است !
ایمان به خدا
ایمان به رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله )
ایمان به آنچه خدا نازل فرموده
و اینکه قرآن برای همه اعصار و ازمنه است
ضرب المثل معروف « یک مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود » حرف اول و آخر را یکجا زده !
کسانی که دوست دارند برای هزارمین بار از یک سوراخ گزیده شوند به چه چیزی امیّد بسته اند !؟
بابا ! ... پیامبر ( صلّی الله علیه و آله ) بهتر بود یا ما ؟!
پیامبر ( صلّی الله علیه و آله ) پاکتر ... لطیفتر ... زرنگتر ... دلسوزتر و ... بود یا ما ؟!
علم پیامبر ( صلّی الله علیه و آله ) بیشتر بود یا علم ما ؟!
خدا در قرآن به پیامبر ( صلّی الله علیه و آله ) فرمود : یهودی ها و مسیحی ها از تو راضینمیشوند ... « حتّی تتّبع ملّتهم » ... تا پیرو آئین آنان شوی ( به عبارت ساده تر فرهنگ آنان را بپذیری ) آنوقت انتظار داریم از من و شما به چی راضی شوند ؟! ... به تعلیق غنیسازی ؟!
آیه 120 سوره بقره را باید بر سر درب وزارت خارجه مان نصب کنیم و نصب العینمان قرار دهیم که مبادا یک لحظه هم به نقشه همیشگی غربیها برای « فرهنگ اسلام زدایی » شک کنیم !
اگر با اینهمه اعلان خطر باز منتظر رفاقت از سوی غربی ها هستیم مشخص است به خود واگذاشته شدهایم و خدا یاریش را از ما برداشته به معنای این آیه خوب دقت کنید :
وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ
ـ ای پیامبر ! ـ یهودان و مسیحیان از تو خشنود نمی شوند ، تا به آیینشان گردن نهی بگو:، هدایت ، هدایتی است که از جانب خدا باشد اگر از آن پس که خدا تورا آگاه کرده است از خواسته آنها پیروی کنی ، هیچ یاور و مددکاری از جانب او نخواهی داشت )
به نام خدا
باز امر به معروف و نهی از منکر
جایی بودیم ؛ حرف امر به معروف و نهی از منکر پیش آمد
یکی گفت : کسی از آدم حمایت نمی کند !
گفتم چه نوع حمایتی ؟!
گفت قضایی !!
گفتم مگر حمایت قضایی میخواهد
گفت : آره دیگه ! ... وقتی رفتی جلو و به یارو گفتی حجابت رو رعایت کن انوقت یا خودش یا آقاش یا باباش ... خلاصه یکی باهات درگیر می شه ! ... اونوقت تو بگو و اون بگو ! ... اونوقت امکان داره یارو بزنه تو صورتت و تو هم یه مشت حوالهی بینیش کنی ! ... اونوقت کار به پاسگاه و دادگاه و ... بکشه ... اونوقت کسی نیست ازت حمایت کنه !
گفتم : بالکل امر به معروف و نهی از منکر را با چاله میدان عوضی گرفته ای ... حالا خوب به حرف من گوش کن ببین امر به معروف حمایت قضایی می خواد یا نه ( یا چند در صد می خواد )
امر به معروف اینگونه است :
از خودت شروع کن
بعد خانواده ت
بعد فامیلت
دوستات
همسایه هات
همکارات
اونوقت اگه همه اینها را درست انجام دادی تازه می رسی به مردم عادی کوچه و خیابون !
اونوقت اونهم با مهربانی و گذشت و زبان نرم و خواهش و تمنّا و ... الخ !
بنابراین :
اولاً مردم عادی در آخرین مرتبه قرار دارن
ثانیاً امر به معروف در چهارتا چیز خلاصه نمی شه
حالا بگو ببینم شما برای اینکه خودت ، خانواده ت ، فامیلت و ... رو امر به معروف کنی نیاز به حمایت قضایی داری ؟
بحث نهی از منکر هم فرق می کنه
کلاً هم کسی که شرایط و مهمّات امر به معروف و نهی از منکر رو بلد نیست عمراً نباید وارد این مقوله بشه
افتاد ؟!
طرف هم که به فکر فرو رفته بود گفت : افتاد !!
.: Weblog Themes By Pichak :.