الهی نامه من - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهی نامه من

الهی ! گفتم آنچه نباید و دیدم آنچه نشاید ؛ کنون غیر تو برویم در که گشاید که ستّار العیوبی.

 

الهی ! تلاش جویندة لطفت به بار نشیند و پوینده طریق هدایتت جز خیر نبیند ؛

 

الهی ! خود توبه از گناهم ده و در شب فراق ، خود شمع اشک و سوز آهم ده و در مجلس بندگاه خاصت راهم ده که : بِیَدِکَ الْخیر

 

الهی ! تو به مهربانی متّصف  و قافلة امید بر درت متوقّف و یأس از سطوت جمالت خائف؛ تو آنی و من اینم ! خود دانی !

 

الهی ! آب ، رو در مهر تو شوید و باد هوهو گوید ؛ آتش از عشق تو سوزان است و خاک مقیم کوی معرفتت شبان و روزان که : این بنده را نسوزان

 

الهی باد خزان وزان است و این غنچه لرزان که مبادا خواب زمستانی غفلت او را برباید و قبل از اینکه بهار بیاید چشم بگشاید و خود را در آتش خشمت گرفتار بیند

 

در میان این مردگان متحرک ، که از جام غفلت از تو می‌نوشند یک یک ؛ الهی ! وَلَهی بِذِکرِک 

حقیر : بنده‏ ات و فرزند بنده‏ ات و فرزند کنیزت 

زین العابدین آذر ارجمند لنگرودی‏

 




تاریخ : سه شنبه 86/11/30 | 9:19 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی