به نام خداوند مردان جنگ
چند دوبیتی به نام چفیّه :
نگاهت می شود جاری ، چفیه !
تو بیش از من وفاداری ، چفیّه
تو را من دوست دارم ... دوست دارم
تورا آری تو را آری چفیّه
عزیزم ! بسته جانم ، چفیّه
تمام درد و درمانم ، چفیّه
تحمل کن ، برای خاطر من !!
دلت تنگ است می دانم چفیّه
تو کز خون دلم مستی ، چفیّه
خوشا عهدی که نشکستی چفیّه
عزیزم خوش به حالت ؛ خوش به حالت
که بر دوش علی هستی ، چفیّه
فدای طرح خاموشت چفیّه
بنوش این اشکها نوشت ، چفیّه
بیا آغوش وا کن باز بر من
بگیرم تا در آغوشت چفیّه
تاریخ : سه شنبه 91/7/4 | 9:35 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.