از فاطمه بپرس - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از فاطمه بپرس

هو المحبوب

هجوم شب به در خانه خورشید ... آسمان ایستاد و نگاه کرد ؛ دستهای عشق بسته است . فردا بقیع آغوش خواهد شد ؛ امانت باز گردانده می‌شود : ای پیام آاور سپیده ! هجرتِ تمام من ! عنان از کفم ربوده است ....

ای ستاره‌ها بریزید ای چاه‌ها فریاد بکشید؛ ای شب ! دیگر صبح مشو این علیست که ندبه می کند :

« ای رسول خدا ! صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه کم شده و توان خویشتنداری ندارم . امّا برای من که جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را کشیده‌ام شکیبایی ممکن است . این من بودم که با دست خود تو را میان قبر نهادم و هنگام رحلت جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد انّا لِلّه و انّا الیه راجعون ... به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند . از فاطمه بپرس و احوال اندوهناک ما را از ائ خبر بگیر که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است. » *

* ( خطبه 202 نهج البلاغه )

خدا لعنت کند هرکس را که با بودن اینهمه غربت بر گرد خانه علی و زهرا (علیهما السلام ) ، باز بر گرد خانه شهوات می‌گردد و دیگران را نیز گمراه می‌کند ـ خدایا منتقم خاندان عصمت و طهارت را برسان .

 




تاریخ : جمعه 87/3/17 | 4:23 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی