هو المحبوب
چند صباحیست سالکان الی الله از انفاس قدسی عالمی مجاهد آیت الله مجتهدی تهرانی بیبهره شدهاند ؛ او که از مردم ، با مردم و در میان مردم بود و مثل یک طلبه ساده ، قید و بند های دست و پا گیر مانعش نبودند .
او در همة زمینهها الگوی قابل تأملی برای نه تنها طلّاب بلکه عامّه مردم به شمار میرفت ؛ وصیت این عالم ربانی نشان از عمق بینش دینی و انسانی او دارد ؛ ایشان همیشه در درس های اخلاقش میفرمود : « اگر فوت کردم ، به هیچ برای تشییع جنازه ام جاده و راه مردم را نبندید مبادا کسی آزار ببیند و خیلی آرام در یکی از حجرات همین مدرسه علمیه (یعنی مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی ) دفنم کنید. »
این شعر از خودم نیست امّا چون فکر کردم به آنچه آمد ربط دارد و به حالات این روح پر فتوح اینجا میآورم :
دلدادگان چون ساغر از دلبر گرفتند
از غیر دلبر دامن دل ، بر گرفتند
دادند جان تا در بر جانانه رفتند
دادند دل جا در بر دلبر گرفتند
برخواستند از بستر دنیای فانی
زان پس عروس عشق را در بر گرفتند
پیمانة تردید بشکستند و زین بار
از دست حق جامِ میِ باور گرفتند
ناخوانده علم آموزگار عشق گشتند
نارفته مکتب درس بی دفتر گرفتند
سرمست از عشق خدا از سر گذشتند
سرمشق از آن کشتة بی سر گرفتند
بستند چشم از چشم و دست از دست شستند
این شیوه از عباس نام آور گرفتند
بهر نثار جان به قربانگاه رفتند
با حنجر خود بوسه از خنجر گرفتند
از جان و دل یک یا علی گفتند و رفتند
جام ولا از ساقی کوثر گرفتند
خداوند به ایشان علوّ درجات و به ما توفیق سیر الی الله حتّی النّهایه عنایت بفرماید .
.: Weblog Themes By Pichak :.