الهی نامه حقیر - شین مثل شعور

الهی نامه حقیر

بسم الله الرحمن الرّحیم

با سلام به همه

این هم « الهی نامه » مختصری از این حقیر با پانوشتهایش :


الهی ! گفتم آنچه نباید و دیدم آنچه نشاید ؛ کنون جز تو در به رویم که گشاید که ستّار العیوبی.(1)


الهی ! تلاش جوینده‌ی لطفت به بار نشیند و پوینده‌ی طریق هدایتت جز خیر نبیند و عشق تو هر که را برگزیند طوبی له و حسنُ مآب.(2)


الهی ! خود توبه از گناهم ده و در شب فراق خود شمع اشک و سوز آهم ده و در مجلس بندگان خاصت راهم ده که : بِیَدِکَ الْخیر.(3)


الهی ! تو به مهربانی متّصف (4) و قافله‌ی امید بر درت متوقّف و یأس از سطوت (5) جمالت خائف (6) ؛ تو آنی و من اینم ! خود دانی !


الهی ! آب ، رو در مهر تو شوید و باد « لا اله الّا هو » (7) گوید ؛ آتش از عشق تو سوزان است و خاک ، مقیم کوی معرفتت شبان و روزان (8) که : این بنده را نسوزان .


الهی ! باد خزان وزان است و این غنچه لرزان و انگشت نگرانی گزان؛ که مبادا خواب زمستانیِ غفلت ، او را برُباید و قبل از اینکه بهار بیاید چشم بگشاید و خود را در آتش خشمت گرفتار بیند .


خوشا حال آن بنده‌ات که گوید : در میان این مردگان متحرک ، که از جام غفلت می‌نوشند یک یک ؛ (9) الهی ! وَلَهی بِذِکرِک.(10)


الهی ! کرمی در خود تنید پروانه شد ؛ مشام جان بوی تو را گرفت جانانه شد ، هرکس به عشق تو رسید دیوانه شد ؛ اسئلُک حبّک.(11)

الهی ! نخواسته می‌دهی و برداده منت نمی‌نهی و از توبه خواهان زود راضی می‌شوی؛ اسئلُکَ رضاک (12)

الهی ! اگر ببُرند بند از بندم ، به جز تو دل نبندم ، تو آنچنانی که می پسندم ، مرا چنان کن که می‌پسندی. (13)

 

پا نوشت‌ها :

1- یعنی : « ای پوشاننده‌ی عیبها » ـ از صفات خدا . نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از دعای ابو حمزه ثمالی ، صفحه 381

2- یعنی : « خوشا به حال او و جایگاه نیکوی او . برگرفته شده از آیة 29 سوره رعد : « انّ الذین ءامنوا و عمُلوا الصّالحات طوبی لهم و حسن مآب » یعنی : قطعاً کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خوشا به حالشان؛ آنان جایگاه نیکویی دارند . این عبارت در زیارت امیر المؤمنین (علیه السلام ) نیز آمده است البته به صورت خطاب به آن حضرت: « السلام علیک یا من له طوبی و حسنُ مآب » . نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از زیارت امیر المؤمنین در روز میلاد آن حضرت ، صفحه 744

3- یعنی : تمام خوبیها به دست توست . بر گرفته شده از آیة 26 سورة آل عمران « ... و تعزّ مَن تشاء وَ تُذلُ مَن تشاء بیدکَ الخیر » یعنی : هر که را بخواهی عزیز می‌کنی و هرکه را بخواهی ذلیل می‌کنی ؛ تمام خوبیها به دست توست .

4- وصف شده

5- قهر و غلبه ، وقار ، ابهت . ( حسن عمید ، فرهنگ عمید  انتشارات امیر کبیر ، 1360 )

6- ترسان

7- یعنی : « خدایی جز او نیست » . برگرفته شده از آیه 163 سوره بقره : « و الهکم الهٌ واحدٌ لا اله الّا هو الرّحمن الرّحیم » یعنی : و خدایتان خدای یگانه است که خدایی جز او نیست که بخشنده مهربان است .

8- شبها و روزها ، دائم

9- یک یک ( یعنی یکی یکی ) هم می‌تواند به کسانی که از خدا غافلند برگردد که معنای این جمله خواهد شد : « که یکی یکی از جام غفلت از تو را می‌نوشند ـ از تو غافل می‌شوند ـ » و هم می‌تواند به جام برگردد که در این صورت معنای جمله می‌شود : « که از جام غفلت از تو یکی یکی می‌نوشند ـ پشت سر هم و به ترتیب ـ

10- یعنی : « خدای من ! مشتاق یاد تو هستم » بر گرفته شده از فرازی از زیارت شعبانیه : « اِلهى‌ وَاَ لْهِمْنى‏ وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلى‏ذِکْرِکَ » یعنی : « در دلم انداز شیدایى و شیفتگى ذکر خود را پیاپى » . نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از زیارت شعبانیه ، صفحه 326

11- یعنی : برگرفته شده از فرازی از مناجات محبّین امام سجاد (علیه السلام) : « اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنى‏ اِلى‏ قُرْبِکَ » یعنی : « از تو دوستى خودت را می‌خواهم و دوستى کسی که تو را دوست دارد و دوستىِ هر عملى که مرا به قرب تو برساند را » نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از مناجات خمس عشر (مناجات محبّین امام سجاد (علیه السلام) )، صفحه260

12- یعنی : « ( خدایا ) از تو رضایتت را می‌خواهم . برگرفته شده از زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) : « اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدَّارَ الْاخِرَ‌ة » یعنی : « خدایا و رضایتت را می‌خواهم و خانه آخرت ( بهشت ) را » نک : شیخ عباس قمی ، کلیات مفاتیح الجنان ، انتشارات ام ابیها ، فرازی از زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) ، صفحه 1098

13- این فراز بر گرفته شده از مناجات امیر المؤمنین (علیه السلام) است : « اِلهى‏ کَفى‏ بى‏ عِزّاً اَنْ اَکُونَ لَکَ‏عَبْداً، وَکَفى‏ بى‏ فَخْراً اَنْ تَکُونَ لى‏ رَبّاً، اَنْتَ کَما اُحِبُّ فَاجْعَلْنى‏ کَما تُحِبُّ » یعنی : « خدایا این عزت مرا بس که بنده تو باشم و این افتخار برایم بس که تو پروردگار من هستى ؛ تو آن چنانى که من می‌خواهم مرا آنچنان کن که خود می‌خواهى »

 




تاریخ : جمعه 92/1/23 | 3:58 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی