فرهنگ « نظر دادن » - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرهنگ « نظر دادن »

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با سلام به همه

http://s2.picofile.com/file/7729852903/951.jpg

مبحث « نظر دادن » و « پیام فرستادن » مبحث مهم ، قابل توجه و ظریفی است .

به وبلاگی می‌رویم ، متنی را می‌خواندیم و نظری می‌نویسیم . یا برای فیدی در پیام‌رسان لایک می‌زنیم و ...

احساس همگرایی با نویسنده ( و دیدن نقطه‌ای مشترک ) باعث تأیید متن می‌شود .

گاهی هم ( بر عکس ) نقدش می‌کنیم . ( با نپسندیدن متن یا عکس و ... )

« فرهنگ نظر دادن » و « نظر دیدن ! » چیزی است که باید در آن دقیق شد وگرنه « رابطه » رابطه‌ای ناسالم خواهد بود

به نظر من « نظری » که برای یک نویسنده می‌نویسیم مانند یک نامه است ، (1) نیازی نیست دیگران آن را بخوانند (2)

امّا ... جوانان وبلاگ نویس عزیز !

برای نظر دادن و یا پیام فرستادن خوب است به موارد زیر توجه کنید :

1- با بسم الله شروع به نوشتن کنیم و خدا را در همه حال ناظر اعمالمان بدانیم

2- سلام را در هیچ جا فراموش نکنیم .

3- نظرمان کوتاه و گویا و بدون کش دادن الکی باشد .

4- اصل مطلب را بگوییم و از حواشی بگذریم .

5- لحن مان مؤدبانه باشد ( مخصوصاً اگر مخاطب جنس مخالف است )

6- زبان نوشتار مانند زبان گفتار است ، یعنی هرکس هرگونه که می‌گوید می‌نویسد ؛ متوجه باشیم چه می نویسیم !

7- گاهی برخی حرفهای زده شده را نمی‌توان پس گرفت و یا توجیه کرد ، بنابراین اول فکر بعداً نوشتن !

8- « لایک زدن » ! خوب است امّا مبادا با نأیید در جزای قیامتی مطلبی که خدا نمی‌پسندد شریک شویم . گفتن سخنانی که قوه شهوانی را در جنس مخالف برمی‌انگیزاند ... ( بگذریم ! ) خدا در قرآن به پیامبر ( صلّی الله علیه و آله ) می‌فرماید به همسرانت بگو که هنگام سخن گفتن با نامحرم صدایشان را نازک نکنند : « لاتخضعنَ بِالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض » آدم مریض القلب طمع می‌کند !  

9- برخی گفته ها و نوشته‌های خود را به عنوان « عمل » برای خود نمی‌دانند در حالیکه مایلفظُ مِن قولٍ الّا لدیه رقیبٌ عتید ( دو مراقب بسیار سخت گیر در حال نوشتن ـ ثبت و ضبط ـ  اعمال ما هستند

10- آخرتمان را به دنیای دیگران نفروشیم ؛ گاهی برای راضی کردن یک فرد ، ممکن است سخنی بگوییم که موجبات نارضایتی خدا را فراهم کند . شما هر هنری به خرج دهیم « همه » راضی نخواهند شد پس برای خدا بنویسیم که قلبها دست خداست .

پ . ن :

1- در آن قدیم ندیمها که نامه نگاری رسم بود ، گاهی تا چند هفته منتظر نامه‌ای از یک دوست می‌نشستم و وقتی نامه می‌رسید تپش قلبم چنان زیاد می‌شد که نگو و نپرس ؛ گاهی تا چند بار یک نامه را می‌خواندم و الآن هم بعد از گذشت تقریباً 23 سال بعضی از نامه های دوستانم را دارم .

حالا یک سئوال : چه کسی دوست دارد نامه ای که به دستش رسیده را فرد دیگری بخواند ؟ ( هرچند در آن مطالب خاصی نیانده باشد ) من خودم بسیاری از نظراتی که دوستان برای نوشته‌هایم می‌گذارند را عمومی نمی‌کنم ( کلاً فرقی با تفاوت ندارد ! ) اگر زیر نظر هم جوابی بنویسی فرد مقابل تو آن را در وبلاگ خودش می‌خواند . اگثراً هم نظراتم را با « تیک ! » خصوصی می‌فرستم . مثلاً اگر بیتی را نقد کنم و یا در باره عکسی که در وبلاگ مورد نظرم هست چیزی بنویسم و ...

2- اشتباه نشود من مخالف عمومی کردن برخی نظرات نیستم . من می گویم مطالبی که اگر عمومی شود دیگران از آن بهره مند می‌شوند را عمومی کنیم . برخی ( البته تعداد شان کم است ) مطالب دور از شأنی را برای هم می نویسند و هنگام نظر دادن ، دیگران هم آن مطالب را می‌خوانند . اگر مثلاً خانمی به دوسش خیلی خودمانی صحبت کند ( که حق اوست ) این خودمانی صحبت کردن را فقط خودشان دو نفر ببینند کافی است . چه دردی از دیگران دوا می‌کند یکی برای دیگری ( باز مثلاً ) بنویسد « گلم ! آپ کردم ! مرسی قربون شما ! و ... » تازه این کلمات خوبش بود !

و آخِرُ دَعَوانا انِ الحمدُ لِلّه ربّ العالمین و صلّ الله علی محمدٍ و آله الطاهرین 




تاریخ : چهارشنبه 92/1/28 | 11:58 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی