مشق شعر - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مشق شعر

به نام خدا

سلام

برای کسانی که تازه می خواهند شعر را شروع کنند

این غزل ساده ، مال بیش از 21 سال پیش است . زمانی که ما در جوانی مشق شعر می‌کردیم :


 

این بی خدا که دم ز خدا می زند هنوز

با زهد خویش لطمه به ما می زند هنوز

چون غنچه‌ای دریده و بی شرم سالهاست

گلدان شکسته لاف حیا می زند هنوز

پروانه هیچ نیست وفادار و شمع نیز

آتش به جان هرچه وفا می زند هنوز

بر تار تار سینة ما زخم زخم ، چنگ

دشمن جدا و دوست جدا می زند هنوز

من راضیم ز عمر که با سادگی مرا

یک دوست عاشقانه صدا می زند هنوز

دلدار با محبتِ نازک خیال ما

گاهی سری به خاطره ها می زند هنوز

از من سئوال کرد : « دلت باز می زند ؟! »

با خنده گفتمش که چرا ! می‌زند هنوز !!

« عابد » اگرچه خسته و کشتی شکسته است

خود را به موج موج بلا می زند هنوز ! 




تاریخ : پنج شنبه 92/2/19 | 7:4 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی