بسم الله الرّحمن الرّحیم
با سلام
توضیحی اجمالی در باره حدیث : انا عند حسن ظن عبدی المومن ( من نزد گمان نیک بنده مومنم هستم ) ( عیون اخبار الرضا ـ ج2 ص20)
به خدا ظنّ نیک داشته باشیم و خدا نزد گمان نیک ماست در مورد اعمال خیر است . یعنی وقتی کار خوبی انجام می دهیم گمان داشته باشیم که خدا قبول می کند و یا اگر توبه کردیم گمان خوب به قبولی توبه از سوی خدا داشته باشیم . ( در حدیث بنده مومن آمده ! ) در غیر این صورت تجرّی به گناه پیش میاید ؛ طرف برود عرق بخورد آنوقت گمان خوب داشته باشد که ان شاء الله بهشت می رود ! ... آن یکی هم برود فلان کار را بکند گمان خوب داشته باشد که خدا مهربان است ، میبخشد !! ... نه اینگونه نیست ؛ خدا با هیچ کس خویشاوندی ندارد . امامان ما ( علیهم السلام ) خود از جلال خدا ، خائف بودند و عمرشان به عبادت گذشت ( آنهم چه عبادتی ! ) آنوقت ما عملی نکرده به بهشت برویم !
عدهای با برداشت غلط از سخنان معصومین ( علیهم السلام ) خواستند در زندگی خودشان « آن کار دیگر » را هم بکنند و مورد ملامت قرار نگیرند از سخنان اهل بیت ( علیهم السلام ) آنگونه که با دنیایشان بسازد برداشت کردند ( عوام النّاس را هم که میشناسید ! پشت اینها صف بستند ! )
بحث شفاعت آنطوری نیست که برخی تصوّر کرده اند . باید احادیث را با هم جمع کرد و با هم خواند ، همان امامی که فرموده یک قطره اشک بر اباعبدالله ( علیه السلام ) فلان ثواب را دارد همو فرموده شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد !! همو فرموده احادیث ما را با قرآن مطابقت دهید اگر به آن نخورد بزنید به دیوار ( دور بیندازید ـ چون از ما نیست ) خدا هم در قرآن وعیدهای سختی به تارکان عمل صالح داده ، ایمان را توأم با عمل میپذیرد ( و بالعکس ) گفته فقط از متّقین قبول می کند ...
در کتاب عدل الهی شهید مطهری ، در قسمتی با عنوان آیا گناهان شیعیان بخشیده شده است؟ این پرسش مطرح می شود که: آیا گناهان افراد مسلمان از لحاظ عقوبت مانند گناهان غیر مسلمانان است یا نه؟
یکی از عوامل انحطاط و تباهی اجتماعات مسلمان در عصر حاضر غرور بی جایی است که در دورههای متأخر در عده زیادی از مسلمانان خصوصاً اکثریتی از شیعیان پدید آمده است. اگر از این افراد پرسیده شود که آیا اعمال نیک غیر شیعه مورد قبول درگاه خدا واقع میشود؟ بسیاری از آنها جواب میدهند:نه. و اگر از آنان پرسیده شود که اعمال بد و گناهان شیعه چه حکمی دارد؟ جواب میدهند: همه بخشیده شده است. از این دو جمله استنتاج میشود که آن چیزی که هیچ ارزشی ندارد عمل است، نه ارزش مثبت دارد و نه ارزش منفی، شرط لازم و کافی برای سعادت و نیکبختی این است که انسان، نام خود را شیعه بگذارد و بس. معمولا این دسته چنین استدلال میکنند:
1- اگر بنا باشد که گناهان ما و دیگران یکجور مورد محاسبه قرار گیرد پس فرق بین شیعه و غیر شیعه چیست
2- روایت معروفی است که میفرماید : « حب علی بن ابی طالب حسنة لا تضر معها سیئة » یعنی محبت علی ( ع ) حسنهای است که هیچ گناهی با وجود آن به آدمی لطمه نمیزند.
در پاسخ استدلال اول باید گفت فرق بین شیعه و غیر شیعه، وقتی آشکار میگردد که شیعه به برنامهای که رهبرانش به او دادهاند عمل بکند و غیر شیعه هم به برنامه دینی خودش عمل کند، آنوقت تقدم شیعه بر غیر شیعه، هم در دنیا و هم در آخرت روشن میگردد. فرق را در جانب مثبت باید جستجو کرد نه در جانب منفی. نباید گفت اگر شیعه و غیر شیعه برنامههای مذهبی خود را زیر پا بگذارند باید تفاوت داشته باشند، و اگر تفاوتی نباشد پس چه فرقی میان شیعه و غیر شیعه هست؟ این درست مثل آن است که دو بیمار به طبیب مراجعه کنند، یکی به طبیب حاذق مراجعه کند و دومی به طبیب غیر حاذق، ولی وقتی که نسخه را از طبیب دریافت داشتند هیچکدام عمل نکنند، آنگاه بیمار اول گلایه کند که فرق بین من و بیماری که به طبیب غیر حاذق مراجعه کرده چیست؟ چرا باید من مریض بمانم همان طوری که او مریض مانده است در حالی که من به طبیب حاذق مراجعه کردهام و او به طبیب غیر حاذق.
همچنین صحیح نیست که ما فرق علی ( علیه السلام ) را با دیگران به این بگذاریم که اگر ما به دستورهای آن حضرت عمل نکنیم ضرر نبینیم ولی آنها چه به حرف پیشوای خویش عمل کنند و چه عمل نکنند زیان ببینند. یک تن از اصحاب حضرت صادق ( علیه السلام ) خدمت حضرت عرضه داشت که برخی از شیعیان شما منحرف شدهاند و حرامها را حلال شمرده میگویند دین تنها معرفت امام است و بس، پس چون امام را شناختی هر کاری که میخواهی بکن. حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود:« انا لله و انا الیه راجعون » این کافران آنچه را که نمیدانند به اندیشه خویشتن تأویل کردهاند. سخن این است که معرفت پیدا کن و هر چه میخواهی از طاعات عمل کن که از تو پذیرفته خواهد شد، زیرا خدا قبول نمیفرماید عمل بدون معرفت را محمد بن مارد از امام صادق ( علیه السلام ) پرسید: آیا راست است که شما فرمودهاید: اذا عرفت فاعمل ما شئت. "همین که به امام معرفت پیدا کردی هر چه میخواهی عمل کن". فرمود: بلی صحیح است. گفت: هر عملی و لو زنا، سرقت، شرب خمر ؟! امام فرمود : « انا لله و انا الیه راجعون » به خدا قسم که درباره ما بی انصافی کردند. ما خودمان مسؤول اعمالمان هستیم، چگونه ممکن است از شیعیان ما رفع تکلیف بشود؟! من گفتم وقتی که امام را شناختی هر چه میخواهی کار خیر کن که از تو مقبول است . اما روایت " « حب علی بن ابی طالب حسنة لا تضر معها سیئة »"باید دید چه تفسیری دارد؟ یکی از علمای بزرگ - گویا وحید بهبهانی است - این حدیث را به گونهای خاص تفسیر کرده است، ایشان میفرمایند معنای حدیث این است که اگر محبت علی ( ع )، راستین باشد هیچ گناهی به انسان صدمه نمیزند، یعنی اگر محبت علی که نمونه کامل انسانیت و طاعت و عبودیت و اخلاق است از روی صدق باشد و به خود بندی نباشد مانع ارتکاب گناه میگردد، مانند واکسنی است که مصونیت ایجاد میکند و نمیگذارد بیماری در شخص" واکسینه شده" راه یابد.
پاورقی و ارجاعات را نیاوردم
.: Weblog Themes By Pichak :.