آزادگان از قید نفس - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آزادگان از قید نفس

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام بر سالکان بزرگراه لقاء الله

دعاهای ولی عصر (عج الله تعالی فرجه ) شامل حالتان باد

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (8)

اللهمّ ادخل علی اهل القبور السّرور اللهمّ اغنِ کلّ فقیر اللهمّ اشبع کلَّ جائع ، اللهمّ اکسُ کلّ عریان ، اللهمّ اقضِ دینَ کلّ مدین ، اللهمّ فرج عن کلّ مکروب ، اللهمّ ردّ کلّ غریب ، اللهمّ فکّ کلّ اسیر ...

http://uld.parsiblog.com/Files/917cd754f91fe86a5b23879aea6e17c8.jpg

یعنی : خدایا هر اسیری را آزاد بفرما 

اگر مقداری در باره کلمه « اسیر » بیندیشیم مفهوم « آزاد » و « آزاده » را در ذهن خود وجدان می کنیم .

اسیر یعنی زندانی . اسیر در زندان ظاهری می‌تواند گنهکار باشد و یا بی‌گناه

کسی که قتلی کرده و یا در زمین فساد نموده اسیر است امّا ما از خدا خلاصی او از زندان را نمی‌خواهیم ( چه بسا که برخی سزاوار چند بار قصاص شدن هستند ! )

اولین نگاهی که به این دعا می کنیم این است که از خدا می خواهیم مقدمات آزادی  اسیران و دربندان بی‌گناه و یا آنانکه سهوی کرده اند و « مسلمان » هستند را فراهم نماید .

امّا با توجه به این تر کیبها : « اسیر هواهای نفسانی » ، « اسیر جهل و نادانی » ، « اسیر خودخواهی و خودبینی » و ... ( صفات رذیله ) کلمات مقابل آن را در ذهن بیاوریم و از خداوند بخواهیم همه اسیران این بندها را نجات عنایت بفرماید ( و هنگام درخواست از خدا خودمان را هم اسیر در این بندها بدانیم و آزادی خودمان را هم از او بخواهیم )

عارفان وراهیان مسیر الی الله خود را « اسیر چاه ظلمانی طبیعت » می دانند . آنان از دام « گناه » و حتی « خطا » رسته‌اند و بانک : « جزنا و هی خامده » ( از آن رد شدیم در حالیکه خاموش بود ) سر داده‌اند  . آنها با خود زمزمه دارند که : « وجودکَ ذنبٌ لایُقاس به » ( یعنی وجود تو خود گناهی است که گناهی با آن مقایسه نمی‌شود ) آنان «  لحظه‌ای  از یاد آن محبوب ازلی و ابدی غافل بودن » را اسارت می دانند و چون به خاطر حدود این « دار » که « دار ابتلاء » است مجبور همین تن خاکیی هستند که از سرای طبیعت به امانت گرفته اند فریاد « آه آه شوقاً الی من یرانی و لااراه » شان گوش فلک را پرکرده و « فکّ رقبه » خود از طبیعت را از خدا خواستارند

یکی دیگر از درخواستهایی که هنگام خواندن این فراز از دعا می توان از ذهن عبور داد : « در خواست رهایی از اسارت جهنّم » است در شب قدر وقتی قرآن بر سر می‌گیریم چه می گوییم ؟! ... ان تَجعلنی مِن عتقائکَ مِنَ النّار ( از تو می خواهم که مرا از آزاد شدگانت از آتش جهنّم قرار دهی )

کلام آخر اینکه :‌ همه این آزادی ها به آزادی از « دام شیطان » و « نفس » مربوط است.
خدایا به ما رحم فرما و ما را از همه قیود و بندهایی که ما را از تو جدا می کند جدا ساز

 




تاریخ : جمعه 92/5/4 | 7:14 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی