به نام خدا
سرود نگاه آسمانی
نکاه آسمانیت را
ای گل
اگربه چشم من بدوزی
مرا که با غمت چو شمعی
هستم
به کام شعله ای بسوزی
حقیقتی که ریشه دارد در جانم
تویی که با غمت چنین سرگردانم
بیا که آتش دل خون خود را
به آب دیدنت فرو می نشانم
شوق دیدار رویت را دارم مهدی جان
قلبم را به عشقت می سپارم مهدی جان
ای همة هستیم
علت بد مستیم
شادم از اینکه چنین با
بند غمت بستیم
شوق دیدار رویت را دارم مهدی جان
قلبم را به عشقت می سپارم مهدی جان
تمام آرزویم این است
آقا
شبی به دیدنم بیایی
چه میشود تو را ببینم
آری
تویی که با من آشنایی
شکفته یاد تو در آغوشم آقا
نمیشود غمت فراموشم آقا
شراب حسرت کلام سبزت را
ز جام دوری تو مینوشم آقا
ذکر و یادت دوای دردم ابا صالح
همچنان دنبالت میگردم ابا صالح
عشق و غمت میدانم
گشته عجین با جانم
با همة بی صبری
منتظرت میمانم
شوق دیدار رویت را دارم مهدی جان
قلبم را به عشقت می سپارم مهدی جان
تاریخ : چهارشنبه 92/5/16 | 10:13 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.