بسم الله الرّحمن الرّحیم
داغ اکبر
به سینه داغ فراق صنوبری دارم
بیا ببین که به چشمم چه محشری دارم
چراغ در کف دنبال شیخ می گردم !
من از « گناه » تلقّی دیگری دارم
دلم همیشه برای تو آسمان ! تنگ است
دلم خوش است که من هم کبوتری دارم
دلم گواهی بد می دهد اگرچه ، ولی
بزن ! چه بیم براین شانه تا سری دارم
من از « حسین » گرفتم نشانی خود را
به کف ز عشقش بشکسته ساغری دارم
« نماز و روزه و حج قبول » مال شما
من از زیارت او قصد دیگری دارم
دخیل چشم به پای ضریع او بستم
امید لطفی از او روز داوری دارم
به یاد خون گلوی علی اصغر او
به سینه تا به ابد داغ اکبری دارم !
تاریخ : پنج شنبه 92/5/31 | 10:12 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.