غزل جرم عشق - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزل جرم عشق

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با سلام

 

http://www.iska.ir/Art/37.jpg

این غزل مال سال 72 است . به اینها می گویند سیاه مشق ! ...

و این یکی از سیاه مشق‌های جوانی ماست :

جرم عشق

گویا شب ما را سحر باید نباشد

گویا در این ره جز خطر باید نباشد !

ای نارفیقان ! تا به کی نامهربانی

کافیست ! ... آزار اینقَدَر باید نباشد !

در نزد ما عیبی ندارد گریه امّا

چشمانمان یک ذره تر باید نباشد !

ما عاشق دردیم امّا دردمان نیز

از طاقتمان بیشتر باید نباشد

یعنی میان اینهمه دیوانه حتّی

همدرد با ما یک نفر باید نباشد ؟!

من معتقد هستم که غم را سلطه بر دل

تا حال بود امّا دگر باید نباشد !

گر زندگی را دوست دارید ای درختان

دستانتان پای تبر باید نباشد

بیچاره « عابد » را به جرم عشق کشتند

اینجا کسی عاشق مگر باید نباشد


پ . ن : « عابد » تخلص شعری حقیر است

 




تاریخ : سه شنبه 92/7/2 | 8:11 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی