آسمان هشتم - شین مثل شعور

آسمان هشتم

شهادت آسمان هشتم بر همگان تسلیت

آقای خوبم یا صاحب الزمان ؛ می دانم تسلیت این قطره برای اقیانوس اهمیت ندارد امّا چه کنم دوستتان دارم ؛ خداوند دل داغدار شما را شاد کند :

 این گدازه‏ها را از این دل در رثا و مدح جد غریبت از من بپذیر و دعا کن بتوانم وظیفه شناس نگاه زیبایت باشم :

یک غزل : 

ای آسمان هشتم ! حالی به ما بده

لطفی بکن به بال و پر ما رضا بده

ما را کبوتر حرم خویش فرض کن

کتفی بگیر از ما ، بالی به ما بده

باشد ! قبول ! حق داری ضامن غزل

ما نیستیم لایق امّا شما بده

ای شمع سبز پوش ، در این شب گرفتگی

درسی به نام عشق به پروانه ها بده

ای نام روشن تو در آفاق منتشر

درکی به هر پرنده ز نور و صدا بده

بین من و تو پنجره ای باز حایل است

فولاد چشمهای مرا هم جلا بده

یک جرعه کربلا ! به من این خواهش مرا

آقا ! تو را به عشق ، تو را به خدا ، بده !

تو با نگاه خود صله دادی به ابرها

اکنون در اشکشان سر و رویی صفا بده !

 

دو تک بیتی :

تو ضامن آهویی و من از این شادم

که گرگ هستم و آورده‌ام پناه به تو

 

خورشید مهربان که شدی تو ؛ از روی لطف ضامن آهو

در سینه‌اش هوای تو دارد ، گرگی که آفتاب گرفته است

 یک رباعی :

ابریست دلم که رو به ماه آورده‌است

رو سوی تو با روی سیاه آورده‌است

ای ضامن عشق ! ضامن آهو ! آه

گرگی به نگاهتان پناه آورده‌است

اللهّم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم




تاریخ : پنج شنبه 87/12/8 | 5:8 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی