بسم الله الرّحمن الرّحیم
غزلی عاشورایی
در مسافرتی چند ساعته فراق بالی دست داد و این چند بیت متولد شد !
چون حسین از پاکبازی کس نشان دارد ؟ ... ندارد !
مثل او در عشق کس تاب و توان دارد ؟ ... ندارد !
بزم شیطان است اینجا ، حرف خون است و شهادت
میزبان رحمی به حال میهمان دارد دارد ؟ ... ندارد !
اینکه دارد می رود میدان علی اکبر اوست
هیچ صحرایی چنین سرو روان دارد ؟ ... ندارد !
« بدر » مشتاق است تا بار دگر او را ببیند
آه ! ... ماهی اینچنین را آسمان دارد ؟ ... ندارد !
گرچه او مانند خورشیدی به خاک افتاده باشد
غرق خون گشتن برای او زیان دارد ؟ ... ندارد !
کشتهی اشک است او، در زیر دست و پای دشمن
غیر ذکر دوست چیزی بر زبان دارد ؟ ... ندارد !د
اصغرشش ماهه اش خود را برای او سپر کرد
آه کس در باره او این گمان دارد ؟ ... ندارد !
دعا کنید این غزل ادامه یابد !
تاریخ : یکشنبه 92/9/3 | 11:20 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.