سفر نامه یک پروانه ! - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفر نامه یک پروانه !

به نام خدا

http://media.wisgoon.com/media/pin/images/o/2015/2/3/9/1422944445460510.jpg

جایتان خالی !

باورتان می‌شود !؟

« جنس تنها پنجره‌ای که هیچگاه بسته نمی شود از فولاد است ! »

 

سقّا خانه یک استکان رئوف نوشیدم

جگرم حال آمد !

 

الآن دارم شال و کلاه می کنم بروم و زیر پای حضرت را آب و جارو کنم

پلکهایم خیس خیس است

گمانم همین مقدار آب کافی باشد !

 

جایتان خالی !

تا حالا نمی دانستم با « ویلچر »

مخصوصاً وقتی پیر زنی در آن نشسته باشد

و از من بخواهند کنار بروم تا او دستش به پنجره برسد

چه منظره زیبایی می‌توان ساخت

 

آی مردم !

من زیارت نامه خواندن را دوست دارم !

من دلم به اندازه یک آسمان برای زیارت نامه خواندن تنگ می شود !

من به « احدٍ مِن اولیائک » عشق می ورزم

حالا این منم !

در آستانه یک دیدار

و لاجعله الله آخر العهد مِنّی لزیارتکم ...

من یک پروانه ام

یک پروانه فولادی

و اینجا تنها یک شمع به رویم لبخند می زند

 واین بیت را سرود و آمدم :

آقا اجازه هست بگویم : « طبیب من !

گاهی دلم برای شما درد می کند !!! ... »


( نائب الزّیاره بودیم در کنار همه کسانی که التماس دعا گفته ب ودند  از طرف همه دوستان پارسی بلاگ )

 




تاریخ : چهارشنبه 94/6/4 | 6:49 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی