به نام خدا
اولین غزل که در سال 95 سروده شده / تقدیم به خاک پای مهدی زهرا ( سلام الله علیهما )
ای آنکه بهاری و به ما می نگری تو !
از آمدن خویش نداری خبری تو !؟
از عطر تو محبوبه شب مست و خراب است (1)
از یاسمن و یاس و سمن خوبتری تو !
ای در عظمت دستخوش غبطه البرز
در وسعت خود موجب رشک خزری تو
خورشید جنون سر زده از خاور چشمت
ای عشق ! که خود سر زده از باختری تو
بر خاک درت سر ز چه رو ما نگذاریم !؟
کز هر چه دل و دلبر و دلدار سری تو
مائیم و سر کوی تو و ساز شکسته
این ناله ما را بخری یا نخری تو
بین تو و ما فا صله ای نیست جز اینکه
ما منتظران منتظِر و منتظَری تو ! (2)
در محضرت از بی کسی خود چه بگوییم
وقتی که ز ما بیخبران باخبری تو
اللمّ عجّل لِولیکَ الفرج
پ . ن :
1- محبوبه شب : شب بو !
2- منتظَر : کسی که در انتظار او هستند !
تاریخ : چهارشنبه 95/1/4 | 3:50 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.