به نام خدا
ای آنکه نیست از تو در عالم کریمتر
از بیم توست چشمهی چشم جحیم، تر
شهر فراق، کوی تمنّا، پلاک عشق
حیران شدی ؟ ... نشانی از این مستقیمتر !؟
بی دست و پا، فلک زده ، بیمار و دادخواه
حال که هست از حال من وخیم تر
میبینی و به رویم هرگز نیاوری
ای یار با وفای من از تو حلیمتر !؟
بر این کویر خشکِ عظیم البلای من
لطف تو از ترنم باران عظیم تر
جان می ستانی از من و جانانه می دهی
دلدار دیده دیده ای از تو کریم تر
با من اگر تو یک کلمه حرف میزدی
من می شدم ز حضرت موسی کلیمتر
بین من و تو رابطه عاشقانه ایست
از داستان خلقت آدم قدیم تر
دوزخ ز آه سینه من شعله ور شود
از آتش فراق، عذابی الیم تر !؟
حبل المتین من شده یک تار موی تو
هان باعث تمسّکی از این ضخیمتر
شبها که ماه با تو مناجات می کند
از اشک میشود پر و بال نسیم، تر
زین العابدین آذرارجمند
تاریخ : دوشنبه 97/2/3 | 11:55 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.