بسم الله العارفین
عصر یک روز شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در حجره فوقانی یکی از مدارس مشهد مشغول تدریس بودند ؛ ناگهان عقرب یکی از طلاب را نیش زد که فریادش از درد بلند شد ؛ حاج شیخ به او فرمود چه شده ؟
گفت : میسوزم ... میسوزم !!
حاج شیخ فرمودند : خوب نسوز !!
بلافاصله درد و سوزش او ساکن شد .
برگرفته شده از : کتاب نشان از بی نشانها ، جلد 1 ، ص 59 ، حکایت 31
تاریخ : سه شنبه 88/8/5 | 1:38 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.