سلام
امروز روز عرفه است و فردا قربان !
در پیشواز حرکت به سوی کوفه ، این غزل به یاد لحظه های آخر حسین ( علیه السلام ) سروده شده :
خنجر
از حال خود نداشت خبر ، خنجر
آمد به دستبوسیِ سر ، خنجر
می مرد انتظار ، بر این رگها
خود را نمی کشید اگر خنجر
بر خود نهیب زد : « اسماعیل است ..
بر این گلو ندارد اثر خنجر»
بشتاب ، آبرویت را لطفاً
با دست خویش بیش مبر ، خنجر !
خود را عقب کشید ... خدایا ... نه !
تاب و توان نداشت دگر خنجر
چیزی شبیه آه خدا اکنون
انگار موج می زد بر خنجر
از چشمهای خود اکنون می ریخت
همراه اشک خون جگر ، خنجر
شک نیست حال فرصت اگر می یافت
می زد به قلب خود خنجر ، خنجر
التماس دعا از همه خوانندگان
یا حسین.
عید قربان بر قربانیان حضرت دوست که نفس را به مسلخ عشق او برده اند مبارک باد .
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به قول امام حسین ( علیه السلام ) در دعای عرفه : عمیَتْ عینٌ لاتراکَ علیها رقیباً . یعنی : خدایا ! کور باد آن چشمی که تو را بر خود مراقب نبیند .
خوشا به حال آنانکه با قاضی الحاجات در مقام دعا ، دم و دودی دارند . علی الخصوص آنانکه لحظههایی از شب را سرگرم معاشقه با اویند .
ما را ز دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
راستی شما کجای کاری ؟
التماس دعا
.: Weblog Themes By Pichak :.