به نام خداوند محمد
در شب میلاد رسول مهربانی و رحمت محمد مصطفی ( صلّی الله علیه و آله ) و امام به حق ناطق جعفر صادق ( علیه السلام ) این چند بیت ( قسمتی از یک ترکیب بند بلند ) تقدیم آن غایب از نظر ( عج الله تعالی فی فرجه ) ان شاء الله بر ما منّت نهند و از ما بپذیرند :
ای شب تیره به چاه نگهت زندانی
ماه در پیش رُخت شهره به سرگردانی
سروها مهو تماشای قدت پنهانی
شدهام عاشق تو گرچه خودت می دانی !
بهرهام نیست ز عشق تو بجز حیرانی
طرح چشمم شده از دوری تو بارانی
طاق ابروی تو محراب نمازم شده است
نام تو سادهترین راز و نیازم شده است
از فراقت چه بگویم تو که خود میدانی
پیشت از درد بمویم تو که خود میدانی
آه خالیست سبویم تو که خود میدانی
کرده غم حمله به سویم تو که خود میدانی
شده از اشک وضویم تو که خود میدانی
فاش شد سرّ مگویم تو که خود میدانی
داده فکر تو چنان آب به تیغ مژهام
که شبی کشته شده خواب به تیغ مژهام
عشق را من سپر تیر هوس ساختهام
از غمت گرد خود ای دوست قفس ساختهام
بال من سوخته با سوز ز بس ساختهام
پی خوشنودی تو با همه کس ساختهام
آه از آتش این سینه نفس ساختهام
پی دیدار تو از اشک ، قبس ساختهام
سوختم گرچه ولی سوختنم وقف تو باد
آتش از چشم برافروختنم وقف تو باد
.: Weblog Themes By Pichak :.