بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام
سلب و ایجاب در نماز !
نماز اهل معرفت با نماز مؤمنان و متّقین فرق دارد !
طائفهای از مؤمنان به باورهای اولیه در خصوص وجود خدا رسیده اند امّا هنوز کار دارد « رسیدنشان » ؛ خدا در قرآن می فرماید : « یا ایّها الذین آمَنوا آمِنوا بلله و رسوله » (1) ... ای اهل ایمان ، به خدا و رسولش ایمان آورید ! ... این ایمان همان اسلام اولیه است . (2)
متقین هم در درجات اولیهشان همّ و غمّشان این است که گناه نکنند . به واجبات عمل می کنند ، نماز می خوانند و « خواندن نماز » در مورد آنان با رعایت شرایط صحّت فقهی نماز است . امّا به کنه و بطن نماز نرسیدهاند
اهل معرفت که از آنان به اصحاب القلوب هم یاد می شود کسانی هستند که حجب نوریه ( که در بالا به آن اشاره شد ) را دریدهاند و برای قلب خود ( تا غیری وارد آن نشود ) نگهبان گذاشته اند . اینان کسانی هستند که نماز آنان وسیله ای است تا با تنها محبوب و معشوق معاشقه و معانقه داشته باشند ( و صد البته با پای خوف و رجا ؛ چرا که عظمت محضر که از عظمت حضور در مقابل حاضر نشأت میکیرد آنان را در خود فرو برده )
البته من فکر می کنم کسی که عزمش را جزم کرده که آداب نماز را فرا بگیرد و به اندازه وسع به آنها عمل کند ؛ خدا دستش را می گیرد و به سود معاشقه و معانقه با خود میکشاند که : « و من جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا » ... در این مسیر کاری ایجابی باید کرد و کاری سلبی !
کار ایجابی تفکر و تدبر است در آنچه باید ! و تحصیل مقدمات و وسایل و ... با زانو زدن در نزد استاد که : « قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی » و به قل امام راحل ( ره ) : « خود رو نمی توان مهذّب شد »
و امّا کار سلبی : ( که به نظر من از کار ایجابی مهمتر است ) رفع حجاب بزرگ دوئیت و منیّت و ساده تر بگویم « تکبّر » است . انسان تا در این حجاب غلیظ است محال است به دیدار حق نائل شود . در حدیث از رسول گرامی اسلام ( صلّی الله علیه و آْه ) آمده است که فرمود : « کسی که در دلش به اندازه ذرهی مثقال خردلی کبر باشد وارد بهشت نمیشود » (3) و یا از امام صادق ( علیه السلام ) در این باره نقل است که فرمود : « همانا در جهنّم وادیی برای متکبران به نام سقر است ؛ از شدت حرارت خود به خدا شکایت کرد و از خدا خواست که اجازه دهد نفسی بکشد ؛ ( پس از اجازه خدا ) نفسی کشید و جهنّم را محترق کرد » (4)
خدا انسانی را که در دلش کبر است وارد بهشت نمیکند در حالیکه فرشتهای را به خاطر تکبر از بهشت اخراج کرد ! (5)
و « بهشت » در دنیا همان « نماز » است . مشتاقان بهشت در نمازند و نمازخوانان حقیقی در همین دنیا در بهشتند به قول حافظ : « منکه امروزم بهشت نقد حاصل می شود / وعدهی فردای زاهد را چرا باور کنم »
پس بر ما باد تلاش برای رسیدن به « ترقّی » در آنچه که از آن به « معراج مؤمنان » یاد شده
پانوشتها :
1- سوره آل عمران ـ آیه 136
2- البته مراتب ایمان بسیار است که در مراتب پایانی به تقوا میرسد ؛ گاهی هم « ایمان » اشتراک لفظی است یعنی به متقی و مراتب بالاتر ( مثلاً امام معصوم ) هم مؤمن گفته میشود ( همانگونه که در قرآن آمده است
3- امام خمینی (ره) ـ کتاب شرح چهل حدیث ـ حدیث چهارم ـ صفحه 87 ( نقل از وسائل الشیعه ـ ج 11ـ ص 307 )
4- امام خمینی (ره) ـ کتاب شرح چهل حدیث ـ حدیث چهارم ـ صفحه 87 ( نقل از اصول کافی ـ ج 2 ـ ص 310 )
5- برگرفته شده از کلام امام علی ( علیه السلام ) در نهج البلاغه ( که در باره شیطان فرمود ) :
در نهج البلاغه در" خطبه قاصعه" از امام علی علیه السلام به هنگام نکوهش کبر و خود برتربینى چنین میخوانیم : « فاعتبروا بما کان من فعل اللَّه بابلیس اذا احبط عمله الطویل و جهده الجهید، و کان قد عبد اللَّه ستة آلاف ..عن کبر ساعة واحدة فمن ذا بعد ابلیس یسلم على اللَّه بمثل معصیته؟! کلا ما کان اللَّه سبحانه لیدخل الجنة بشرا بامر اخرج به منها ملکا ان حکمه فى اهل السماء و اهل الارض لواحد؛ پند و عبرت گیرید به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد، در آن هنگام که اعمال و عبادات طولانى و تلاش و کوششهاى او را که شش هزار سال بندگى خدا کرده بود ... به خاطر ساعتى تکبر ورزیدن بر باد داد، با این حال چه کسى بعد از ابلیس مىتواند از کیفر خدا در برابر انجام همان معصیت مصون بماند؟ نه، هرگز، ممکن نیست خداوند، انسانى را به بهشت بفرستد، در برابر کارى که به خاطر آن فرشته اى را از بهشت رانده است. حکم خداوند در باره اهل آسمان و زمین یکى است» ( نهج البلاغه/ قسمتی از خطبه 192) ( قاصعه )
.: Weblog Themes By Pichak :.