به نام خدا
تقدیم به رسول مهربانی و لبخند خاتم انبیاء محمد مصطفی ( صلّی الله علیه و آله ) به امید کسب شفاعت آن رحمةٌ للعالمین
ز لبخندت گلاب ناب قمصر میشود پیدا
تو خورشیدی که در خاک درت زر میشود پیدا
دمی غواصها از غوص کردن وا نمیمانند
در اقیانوس لطفت بسکه گوهر می شود پیدا
برای قلع و قمعِ غم ز قلب عاشقان، گویا
علی با ذوالفقار از سمت خیبر میشود پیدا !
تفحص گر کند جبریل قدری خاک پایت را
در آن از عاشقانت سر به سر، سر میشود پیدا !
بقیع چشمهایت را شدم زائر نفهمیدم
چرا اینقدر اطرافت کبوتر میشود پیدا
چه اعجازیست در چشم تو ای البرز، کز یادش
به خون در چشم من دریای احمر میشود پیدا !
تبسم می کنی و نور بر آفاق می پاشی
و از کنج لبت خورشید خاور میشود پیدا
اگر باران رحمت ! بگذری از شوره زار من
ز هر سو در پیات سرو و صنوبر میشود پیدا
تو خود عین بهشتی ... در بهشتی ... دخترت وقتی
نگاهی میکند سوی تو، کوثر میشود پیدا
صمد از عالم و آدم چه زیبا بی نیازت کرد
میان دست و بالت مثل حیدر میشود پیدا
ندارد ظرفیت دنیا که قَدرت را کند معلوم
ستیغ قاف عشقت روز محشر میشود پیدا
به اشک خویش میشویم گناه چشمهایم را
چنین عکس تو در آئینه بهتر میشود پیدا
برای سجده بر خاک درت ابلیس از این سو
و حتّی آدم از آن سوی دیگر میشود پیدا
تو ای مبهوت تو پروانه های مست و شوریده
ز لبخندت گلاب ناب قمصر می شود پیدا
اللهمّ صلّ علی محمدٍ و آلِ محمدٍ و عجّل فرجهم
به نام خدا
غزل تقدیمی به امام رضا ( علیه آلاف التّهیّة و الثّناء )
در عشق خواهی سوخت از غم شاد اگر باشی
مثل نسیم از قید و بند آزاد اگر باشی
لبخند خواهی زد چو شمع و گریه خواهی کرد
در آب و آتش جامع اضداد اگر باشی
سنگ دلت چون موم، نرم نرم خواهد شد
یک لحظه جای پنجره فولاد اگر باشی
بگذار از سر قصه شیرین لیلی را
مجنون گنبد می شوی فرهاد اگر باشی !
باید از آن بالا بگیری عکس از گنبد
آری ... چه حالی میدهد پهباد اگر باشی !
اینجا ضمانت میشود از گرگ یا آهو
فرقی ندارد صید یا صیاد اگر باشی !
اینجا کسی سهمی ندارد هیچ از غربت
حتّی چو من از ناکجا آباد اگر باشی
یک لحظه خود را جای من بگذار می بینی
کی می کشی دست از حرم معتاد اگر باشی !!
آب حیات از ساق سقّا خانه میجوشد
مینوشی از آن ، خضر فرخزاد اگر باشی
بی پرده خواهی دید نور عشق را اینجا
حتّی عزیزم ! ... کور مادر زاد اگر باشی !!
اینجا کبوترها تو را زیر نظر دارند
حتّی میان صحن گوهرشاد اگر باشی !
با یک « علی موسی الرّضا » حل می شود مشکل
حتّی به محشر گیر در مرصاد اگر باشی !
هرگز از این در دست خالی برنخواهی گشت
هان در گدایی مثل من استاد اگر باشی !
اسمت میان عاشقانش ثبت خواهد شد
باب الرّضا ... زائر ... شب میلاد اگر باشی
هر کسی برا ی زیارت آقا مشرف شد ، این ابیات ناقابل را از طرف حقیر مقابل پنجره فولاد بخواند
حقیر : زین العابدین آذرارجمند لنگرودی
@simorghha
.: Weblog Themes By Pichak :.