مرداد 92 - شین مثل شعور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جامهای آخر

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام بر شب زنده داران و العفو گویان درگاه حضرت دوست

مقامتان در پیشگاه خدا متعالی باد

http://www.afkarnews.ir/images/docs/000244/n00244236-b.jpg

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (11)

اللهمّ ادخل علی اهل القبور ... اللهمّ سدّ فقرنا بغناک ، اللهمّ غیّر سوءَ حالِنا بحُسنِ حالک ، اللّهمّ اقضِ عنّا الدّین ...

خدایا بدهکاری ما را پرداخت بفرما

« حق » از یک دیدگاه ، سه گونه است : حق الله ، حقّ النّفس ، حقّ النّاس و بدهکاریهای ما در این سه حیطه ، یا حقّ خدا را نپرداخته‌ایم ( آنچه از عبادات بر ما واجب بوده انجام نداده‌ایم ) یا حق نفس را مراعات نکرده‌ایم ( حال حق ظاهری که به جسم برم‌گردد و حق باطنی که به روح برمی‌گردد ) و یا حقّ النّاس را ضایع کرده‌ایم ( از مال و آبرو گرفته تا شخصیّت و ... ) باید توجه داشت که تمام حقّ‌ها در اصل « حق‌الله » هم هست چرا که کسی که حق النّاس را ضایع می کند در اصل نافرمانی خدا کرده و ...

همانگونه که در نوشته‌های قبلی از این دست گذشت ( به « رهن نفس » مراجعه شود ) ، اگر خوب به اطرافمان نگاه کنیم به همه چیز و همه کس بدهکاریم ! در چند فراز بالاتر با گفتن : « اللهمّ اقضِ دینَ کلّ مدین » از خدا خواستیم که بدهکاری همة بدهکاران را با فضلش پرداخت بفرماید ( موجبات پرداخت را فراهم نماید ) و اینجا از خدا می خواهیم که قرضِ ما را ادا کند ( « اقضِ » یعنی تمام و کمال بپردازد ـ قاضی به کسی می‌گویند که با دادن حکم کار را تمام می کند ! ) بحث در « نا » در « عنّا » است ( عن + نا = عنّا ، یعنی « از ما » ) یقیناً فرقی بین « قرض هر مقروض » و « قرض ما » وجود دارد که در یک دعا دو بار حرف از « درخواست پرداخت قرض » است !!

شاید چون « مؤمن » خواننده این دعا است ( مسلمانان عادی که یا اسماً مسلمانند و دنبال انجام امور دینی نیستند و یا به حداقل اکتفا می کنند و به مستحبّات از جمله خواندن دعاهای مختلف نمی‌پردازند ! ) پس به دنبال پرداخت شدن قرضهای مورد نظر خواص است . یعنی در کنار خواستن از خدا که قرض ظاهری قرض داران را ادا کن از او می خواهند قرض های معنوی ما را ادا کن

حالا یکی از این قرضها : می‌تواند « توجه » درست و بدون غفلت به « امام زمان (عج) » باشد . بدهکاری ما به امام زمان (عج) کم نیست ؛ انتظار حقیقی فرج او بودن ، آمادگی پیدا کردن برای فرج با خودسازی و دیگرسازی ( با امر به معروف و نهی از منکر ) کثرت عبادت و راز و نیاز با خدا ، دعا برای ظهور آن حضرت ، دادن خمس و زکات ، تبلیغ صحیح ، فرمانبرداری و فرمانبردار کردن دیگران و ...

چون از دست ما ( به خاطر کوتاهی هایی که قبلاً کرده‌ایم ) برنمی‌آید آنگونه که باید حق امام زمان را بپردازیم از خدا می‌خواهیم که خودش ما را به آن مقامی که یک شیعه واقعی دارد برساند تا به وظایف خود درست عمل کنیم

توجه : نویسنده این سطور ادعا نمی کند که معانی بیان شده حتماً معنی این فراز است بلکه منظورش این است که هنگام خواندن این دعا می‌توان معانی ثانویه‌ای که از آن برداشت می‌شود را مد نظر داشت و این ، هیچ منافاتی با اصل دعا ندارد  

 

در گام آخر سه گام شب قدری ! باید سعی تمام کرد تا به رکورد « شب زنده داران واقعی ـ هرچه بیشتر نزدیک شد !

شب لیلة القدرتان آباد و لبریز از راز و نیاز با خدا باد

 




تاریخ : چهارشنبه 92/5/9 | 12:4 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

بد حالی ما !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

http://www.e-heyat.com/UploadFiles/ajadid/images/ramezan/niyaz7.jpg

سلام بر عزاداران داغ هجران امیرالمؤمنین

اسمتان در طومار قدردانان شب قدر ثبت و ضبط باد

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (10)

اللهمّ ادخل علی اهل القبور ... اللهمّ اشفِ کلّ مریض ... اللهمّ سدّ فقرنا بغناک ، اللهمّ غیّر سوءَ حالِنا بحُسنِ حالک

خدایا بدی حال ما را با خوبی حالت تغییر ده 

در ابتدای سال شمسی از « مُحولُ الحولِ و الاحوال » خواستیم که : « حوّل حالَنا الی احسنِ الحال » ( حال ما را به سمت بهترین حالات متحوّل کن ) و اینجا در بهار قرآن از او می خواهیم که بدی حال ما را به خوبی » حالی » که مخصوص به خودت است تغییر ده

حالات انسان عارف برخلاف حالات عموم مردم ( و چه بسا خواص مردم ) است . او اخصّ خواص است !

هر قدر پیش می‌رود با آنکه همیشه در « بسط » است ، حال خود را سوء می داند

نالة « مولایَ یا مولایَ انتَ المولی و انا العبد و هل یرحم العبدَ الّا المولی » (1) سر می‌دهد و معتقد است : ... « وقد نزلتُ منزلةَ الآیسینَ مِن خیری فَمَن یکونُ اَسوءَ حالاً منّی اِن انَا نُقلتُ علی مثلِ حالی الی قبری ...» (2) من از خودم ناامید شده ام ! از من « بد حالتر » کیست اگر با این وضع به خانه قبر منتقل شوم ؟!

در جای دیگر ( دعای کمیل ) شرح این بدی حال آمده : «اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلاَّئی وَ اَفْرَطَ بی سُوءُ حالی وَ قَصُرَتْ بی اَعْمالی وَ قَعَدَتْ بی اَغْلالی وَ حَبَسَنی عَنْ نَفْعی بُعْدُ اَمَلی وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیا بِغُرُورِها وَ نَفْسی بِجِنایَتِها وَ مِطالی  » یعنی :خدایا  ! بلایم بزرگ شده و زشتی عالم از حدّ گذشته و کردارم خوارم ساخته و زنجیرهای گناه مرا زمین گیر نموده و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم در توبه مرا فریفته ( اینها در اصل بد حال هستند درحالیکه ما بیشتر کم پولی را بدحالی می دانیم !! )

اگر بخواهم در باره آن « سوء » که باید از خدا بخواهیم به « خوبی » تبدیل کند صحبت کنم مجالی دیگر می خواهد و صفحاتی بسیار .

امّا « حالکَ » در این فراز می تواند اشاره ای باشد به اینکه : خدایا آن حالی که مخصوص توست و تو آن را در باره بندگانت می پسندی ، آن حال را نصیبم گردان !

دعاهایی که از معصومین ( علیهم السلام ) رسیده چون آنان قرآن ناطقند ، مانند قرآن دارای بطنهایی است و هر کس به فراخور حال خود می‌تواند آنها را از خدا بخواهد . عموم مردم با خواندن آن به دردهای عمومی توجه دارند ، خواص به دردهای خاص و اخص‌ هم به دردهایی در اندازه های خود .

خدایا !

در این شب که شهادت مظلومانه مولی الموحدین امیرالمؤمنین را در پیش داریم از تو عاجزانه طلب می کنیم که دردهای ما را دردهای معنوی قرار بده ! و کاری کن که به دنبال رفع دردهای پیش و پا افتاده نباشیم و عافیت در همه زمینه ها را نصیبمان گردان .

اللهمّ العن قتلة امیرالمؤمنین

 




تاریخ : دوشنبه 92/5/7 | 6:0 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

اللهمّ اشف کل مریض

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام بر قدر شناسان شب و روز قدر !

دعاهای ولی عصر (عج الله تعالی فرجه ) شامل حالتان باد

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (9)

 

http://uld.parsiblog.com/Files/a683e636295a98b43c4aacd47ee836ff.jpg

اللهمّ ادخل علی اهل القبور ... اللهمّ فکّ کلّ اسیر ، اللهمّ اشفِ کلّ مریض ...

خدایا هر بیماری را شفا بده

یکی از بزرگترین دغدغه‌های انسانها « بیماری » خود و بستگان و دوستان و آشنایان و حتی « دیگران » است . بیماری که انواع و اقسام مختلف دارد و از یک ناول ساده بر روی پوست گرفته تا سرماخوردگی و ... تا سرطان و ...

به نظر حقیر ، بیماری یکی از نشانه‌های قدرت خداست ، به بشر حالی می کند که تو چیزی نیستی ( به قول امام سجاد ( علیه السلام ) ... الهی ما انَا و ماخطری ... خدایا من در مقابل تو کیستم و چه ارزشی دارم !؟ ... ) فردی که تا دیروز عملاً ادعای « انا ربّکم الاعلی » داشت و مورد غبطه دیگران بود ، یکباره می‌شود مورد ترحّم دیگران ، طوری که در برآوردن ابتدایی‌ترین نیازهای خود محتاج دیگران است.

رفع بیماری دو راه حل دارد ، یکی راه حل مادی و دوا و درمان و یکی هم « دعا »

باید بدانیم که امر به این شده‌ایم که نمک غذای خود را هم باید از خدا بخواهیم و این منافاتی با تلاش و کوشش ندارد

یکی از اسمهای خدا « شافی » است ( شفا دهنده ) عافی هم نام دیگر اوست ( عافیت بخش ) درست است ما به دکتر مراجعه می کنیم و خود خدا حکمتش اقتضاء می‌کند که از طریق خودش به درمان برسیم امّا نباید یادمان برود که این خداست که شفا می دهد و دکتر وسیله است

این دعا ( اللهمّ اشفِ کلّ مریض ) از طرفی یکی از خواسته‌های بزرگ انسانهاست و از طرف دیگر درس توحید می‌دهد

بحثی که می ماند این است که از یک نظر « بیمار » هم فقط بیمار جسمی نیست . در سوره بقره می خوانیم که : « فی قلوبهم مرضٌ فزادهم الله مرضاً » ( یعنی : ـ منافقان ـ مریض قلبیند ، خدا مرضشان را اضافه کند ! ) پس « نفاق » بیماری است !

حسد ، دروغ‌گویی ، غیبت کردن و کلاً صفات رذیله نوعی بیماری اخلاقی هستند

شرک و کفر و امثال آن ، بیماری اعتقادی هستند

از یکی فقهای بزرگ شیعه نقل شده که : « شب قدر ، شب دعا کردن برای کافران است که خدا هدایتشان کند ! »

پس اللهمّ اشفِ کلّ مریض !

خدایا اگر در دل ما نیز مرضی است و خودمان هم محجوب از دیدن آن هستیم تو خود به کرمت شفا عنایت بفرما به حق نامت یا شافی ، یا کافی و یا معافی
آمین ربّ العالمین




تاریخ : یکشنبه 92/5/6 | 10:13 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

آزادگان از قید نفس

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام بر سالکان بزرگراه لقاء الله

دعاهای ولی عصر (عج الله تعالی فرجه ) شامل حالتان باد

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (8)

اللهمّ ادخل علی اهل القبور السّرور اللهمّ اغنِ کلّ فقیر اللهمّ اشبع کلَّ جائع ، اللهمّ اکسُ کلّ عریان ، اللهمّ اقضِ دینَ کلّ مدین ، اللهمّ فرج عن کلّ مکروب ، اللهمّ ردّ کلّ غریب ، اللهمّ فکّ کلّ اسیر ...

http://uld.parsiblog.com/Files/917cd754f91fe86a5b23879aea6e17c8.jpg

یعنی : خدایا هر اسیری را آزاد بفرما 

اگر مقداری در باره کلمه « اسیر » بیندیشیم مفهوم « آزاد » و « آزاده » را در ذهن خود وجدان می کنیم .

اسیر یعنی زندانی . اسیر در زندان ظاهری می‌تواند گنهکار باشد و یا بی‌گناه

کسی که قتلی کرده و یا در زمین فساد نموده اسیر است امّا ما از خدا خلاصی او از زندان را نمی‌خواهیم ( چه بسا که برخی سزاوار چند بار قصاص شدن هستند ! )

اولین نگاهی که به این دعا می کنیم این است که از خدا می خواهیم مقدمات آزادی  اسیران و دربندان بی‌گناه و یا آنانکه سهوی کرده اند و « مسلمان » هستند را فراهم نماید .

امّا با توجه به این تر کیبها : « اسیر هواهای نفسانی » ، « اسیر جهل و نادانی » ، « اسیر خودخواهی و خودبینی » و ... ( صفات رذیله ) کلمات مقابل آن را در ذهن بیاوریم و از خداوند بخواهیم همه اسیران این بندها را نجات عنایت بفرماید ( و هنگام درخواست از خدا خودمان را هم اسیر در این بندها بدانیم و آزادی خودمان را هم از او بخواهیم )

عارفان وراهیان مسیر الی الله خود را « اسیر چاه ظلمانی طبیعت » می دانند . آنان از دام « گناه » و حتی « خطا » رسته‌اند و بانک : « جزنا و هی خامده » ( از آن رد شدیم در حالیکه خاموش بود ) سر داده‌اند  . آنها با خود زمزمه دارند که : « وجودکَ ذنبٌ لایُقاس به » ( یعنی وجود تو خود گناهی است که گناهی با آن مقایسه نمی‌شود ) آنان «  لحظه‌ای  از یاد آن محبوب ازلی و ابدی غافل بودن » را اسارت می دانند و چون به خاطر حدود این « دار » که « دار ابتلاء » است مجبور همین تن خاکیی هستند که از سرای طبیعت به امانت گرفته اند فریاد « آه آه شوقاً الی من یرانی و لااراه » شان گوش فلک را پرکرده و « فکّ رقبه » خود از طبیعت را از خدا خواستارند

یکی دیگر از درخواستهایی که هنگام خواندن این فراز از دعا می توان از ذهن عبور داد : « در خواست رهایی از اسارت جهنّم » است در شب قدر وقتی قرآن بر سر می‌گیریم چه می گوییم ؟! ... ان تَجعلنی مِن عتقائکَ مِنَ النّار ( از تو می خواهم که مرا از آزاد شدگانت از آتش جهنّم قرار دهی )

کلام آخر اینکه :‌ همه این آزادی ها به آزادی از « دام شیطان » و « نفس » مربوط است.
خدایا به ما رحم فرما و ما را از همه قیود و بندهایی که ما را از تو جدا می کند جدا ساز

 




تاریخ : جمعه 92/5/4 | 7:14 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

نفیر عرشی !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام بر راهیان مملکت « رضا » بر رضای محبوب متعال

طاعاتتان مقبول درگاه آن که « یگانة بی همتا » است

 

http://uld.parsiblog.com/Files/f5e4a758ca873f91aec54575e5dff7d8.jpg

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (7)

اللهمّ ادخل علی اهل القبور السّرور اللهمّ اغنِ کلّ فقیر اللهمّ اشبع کلَّ جائع ، اللهمّ اکسُ کلّ عریان ، اللهمّ اقضِ دینَ کلّ مدین ، اللهمّ فرج عن کلّ مکروب ، اللهمّ ردّ کلّ غریب ...

خدایا هر « دور افتاده‌ای را برگردان  »

معانی‌ای که از این فراز به ذهن آدم می‌رسد :

1- ظاهر دعا یعنی اینکه : خدا هر غریبی را به وطن بازگردان

2- در نیت نماز می‌گوییم ( مثلاً ) سه رکعت نماز مغرب می خوانم « قربة الی الله» این قربت یعنی نزدیکی و غربتی که در این دعا است یعنی « دوری ، بُعد » چه اشکال دارد اگر هنگام خواندن این دعا از خدا بخواهیم : خدایا هر کس که طعم لذت « قرب » تو را نچشیده و راه را عوضی رفته و به سوی دیار فراموشان راه می‌پیماید ، برگردان و به سرزمین نور و عطر و لبخند قرب خود برسان . آنانکه با گناه صبح را به شب می رسانند و شب را به روز ، باید تعجب کرد که گنهکاران چگونه شب به خواب می روند ( نمی‌ترسند که در خواب مرگشان برسد و بدون توبه به دیار باقی بشتابند ؟! )

3- این معنایی هم که می خواهم بگویم شاید خیلی از ذهن دور باشد امّا برای اهلش زیاد بعید نیست !! :

به قول حافظ : تو را ز کنگره عرش می زنند نفیر / ندانمت که در این خاکدان چه افتاده است

خدایا مرا به مقامی که در آن بودم و از آن تنزّل یافتم و اسیر کدورت جسم و نفس شدم برگردان ! مرغ باغ ملکوت را به خاک و خاک بازی چه کار !
در آیه ای‌از قرآن می‌خوانیم : مَن کانَ یرجو لقاء الله فان اجل الله لآت ( آیه 5 سوره عنکبوت )  یعنی : هر کس امید به دیدار خدا را دارد ( به او مژده باد که ) اجل خدا قطعاً خواهد آمد !

و مرگ چه لذت دارد برای آنان که تشنه لقاء الله هستند ؛ پس : اللهمّ ردّ کلّ غریب ... خدا یا این غریب درمانده از لقاءت را به لقاءت برسان 0 ( آمین )

 

 




تاریخ : چهارشنبه 92/5/2 | 11:12 عصر | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

اجمالی از معانی فرج

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام بر جرعه نوشان جام محبّت خدا

طاعاتتان مقبول درگاه آن که « الرّحمن الرّحیم » است

نگاهی نو به فرازی از یکی از دعاهای ماه رمضان (6)

 

http://ts1.mm.bing.net/th?id=H.4932521894283084&pid=1.7

اللهمّ ادخل علی اهل القبور السّرور اللهمّ اغنِ کلّ فقیر اللهمّ اشبع کلَّ جائع ، اللهمّ اکسُ کلّ عریان ، اللهمّ اقضِ دینَ کلّ مدین ، اللهمّ فرج عن کلّ مکروب ...

خدایا در کار هر « مبتلایی » گشایش ایجاد کن

چقدر زیباست این دعا ! ... این « هر » نگاهی فرا حزبی و فرا جناحی و فرا ملّیّتی را در خود دارد ، در این دعا از خدا فقط نمی‌خواهیم که به ما ، بستگان و دوستان ما ، مؤمنان و یا مسلمانان و یا مردم شهر و کشور ما نگاه محبتی بیندازد ، « کلّ مکروب از « هر مبتلا » رفع گرفتاری کند.

فرج یعنی گشایش در کار
در کنه این کلمه ، دخالت « اسباب و علل » طبیعی نهفته ، یعنی خدا کاری کند که مشکلات از طریق طبیعی حل شود .

معانی‌ای که از این فراز به ذهن آدم می‌رسد :

1- برای رفع مشکلات در کنار تلاش ، باید دعا نیز کرد ( خود دعا از اسباب و علل غیر مادی انجام امور است )

2- دنیا محل آرامش نیست ، اکثریت انسانها و ... در سختی و گرفتاری هستند ( کلّ مکروب ) اصولاً توقع راحتی در دار بلاء توقع بی‌جایی است . در دنیا راحتی ها هم باسختی توأمند .

3- در دعا باید « دیگر خواه » بود و خودخواهی نکردن ( با دعا کردن برای غیر نه خود ) آنوقت در مورد خودت هم دعا کرده ای . اگر بگوییم : « خدایا سختر و گرفتاری مرا بر طرف کن » فقط به خودمان دعا کرده ایم امّا وقتی می گوییم : « خدایا رفع گرفتاری از گرفتاران بفرما » ( اگر خودمان هم گرفتار باشیم ) در حالی که به دیگران دعا کرده‌ایم به خودمان هم دعا کرده ایم .

4- امروزه بزرگترین گرفتاری ما « غیبت ولیّ‌ماست » و زیاد بودن دشمنان ما و ... ( همانگونه که در اواخر دعای افتتاح می‌خوانیم ـ در هر شب ماه رمضان ـ  اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبت ولینا و کثرت عدونا و قلت عددنا و شدت الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا ) پس یکی از معانیی که می‌شود از این فراز از دعا ( اللهمّ فرج عن کلّ مکروب ) استنباط کرد دعا برای فرج همه گرفتاران شیعه است و درخواست از خدا برای تعجیل در فرج امام زمان که فرج و گشایش ما نیز در آن است .  

خدایا !

یا فارج الهمّ

فرّج همومَنا و غمومنا بحرمة محمدِ و آله الطّهرین .

 

 




تاریخ : چهارشنبه 92/5/2 | 6:34 صبح | نویسنده : زین العابدین آذر ارجمند | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی